الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس به دنبال انفاقی که کردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی دارند، و نه غمگین میشوند.
* * * * * * * *
تفسیر نمونه
در آیه قبل (این سوره) اهمیت انفاق در راه خدا به طور كلى بیان شد، ولى در آیه مورد بحث بعضى از شرائط آن ذكر مىشود. (ضمناً از تعبیرات این آیه به خوبى استفاده مىشود كه تنها انفاق در جهاد، منظور نیست).
مىفرماید: «كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند سپس به دنبال انفاقى كه كردهاند منت نمىگذارند و آزارى نمىرسانند پاداش آنها، نزد پروردگارشان است» (الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ). [۱]
«علاوه بر این نه ترسى بر آنها است و نه غمگین مىشوند» (وَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاهُمْ یَحْزَنُونَ).
از این آیه به خوبى استفاده مىشود كه انفاق در راه خدا در صورتى در پیشگاه پروردگار مورد قبول واقع مىشود كه به دنبال آن منت و چیزى كه موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد.
بنابراین كسانى كه در راه خداوند بذل مال مىكنند ولى به دنبال آن منت مىگذارند یا كارى كه موجب آزار و رنجش است مىكنند در حقیقت با این عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بین مىبرند.
آنچه در این آیه بیشتر جلب توجه مىكند این است كه قرآن در واقع سرمایه زندگى انسان را منحصر به سرمایههاى مادى نمىداند، بلكه سرمایههاى روانى و اجتماعى را نیز به حساب آورده است.
كسى كه چیزى به دیگرى مىدهد و منتى بر او مىگذارد و یا با آزار خود او را شكسته دل مىسازد، در حقیقت چیزى به او نداده است زیرا اگر سرمایهاى به او داده سرمایهاى هم از او گرفته است و چه بسا آن تحقیرها و شكستهاى روحى به مراتب بیش از مالى باشد كه به او بخشیده است.
بنابراین اگر چنین اشخاصى اجر و پاداش نداشته باشند كاملا طبیعى و عادلانه خواهد بود بلكه مىتوان گفت چنین افراد در بسیارى از موارد بدهكارند نه طلبكار زیرا آبروى انسان به مراتب برتر و بالاتر از ثروت و مال است.
نكته دیگر اینكه منت گذاردن و اذیت كردن در آیه با كلمه «ثم» كه معمولا براى فاصله بین دو حادثه (و به اصطلاح براى تراخى) است ذكر شده بنابراین معنى آیه چنین مىشود كسانى كه انفاق مىكنند و بعدا منتى نمىگذارند و آزارى نمىرسانند پاداش آنها نزد پروردگار محفوظ است.
و این خود مىرساند كه منظور قرآن تنها این نیست كه پرداخت انفاق مؤدبانه و محترمانه و خالى از منت باشد بلكه در زمانهاى بعد نیز نباید با یادآورى آن منتى بر گیرنده انفاق گذارده شود، و این نهایت دقت اسلام را در خدمات خالص انسانى مىرساند.
باید توجه داشت كه منت و آزارى كه موجب عدم قبول انفاق مىشود اختصاص به مستمندان ندارد بلكه در كارهاى عمومى و اجتماعى از قبیل جهاد راه خدا و كارهاى عام المنفعه كه احتیاج به بذل مال دارد نیز رعایت این موضع لازم است.
جمله «لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ» به انفاقكنندگان اطمینان مىدهد كه پاداششان نزد پروردگار محفوظ است تا با اطمینان خاطر در این راه گام بردارند زیرا چیزى كه نزد خدا است نه خطر نابودى دارد و نه نقصان، بلكه تعبیر «ربهم” (پروردگارشان) ممكن است اشاره به این باشد كه خداوند آنها را پرورش مىدهد و بر آن مىافزاید.
جمله «وَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاهُمْ یَحْزَنُونَ»، اشاره به این است كه آنها هیچ نوع نگرانى نخواهند داشت، زیرا خوف، همانگونه كه در سابق هم اشاره شد نسبت به امور آینده است، و حزن و اندوه، نسبت به امور گذشته، بنابراین با توجه به اینكه پاداش انفاقكنندگان در پیشگاه خدا محفوظ است، نه از آینده خود در رستاخیز ترسى دارند و نه از آنچه در راه خدا بخشیدهاند، اندوهى به دل راه مىدهند.
بعضى نیز گفتهاند آنها ترسى از فقر و كینه و بخل و مغبون شدن ندارند و نه غمى از آنچه انفاق كردهاند.
در حدیثى از پیغمبر اكرم صلّیاللهعلیهوآله مىخوانیم:
«من اسدى الى مؤمن معروفا ثم آذاه بالكلام او من علیه فقد ابطل صدقته؛ كسى كه به فرد با ایمانى نیكى عطا كند، سپس او را با سخنى آزار دهد، یا منتى بر او بگذارد، به یقین انفاق خود را باطل كرده است» [۲]
ولى آنها كه چنین نكردهاند، بیمى از باطل شدن انفاقها به خود راه نمىدهند، اسلام در این زمینه به قدرى دقیق است كه بعضى از علماء پیشین گفتهاند: «هرگاه انفاقى به كسى كنى و بدانى كه سلام كردن تو به او، بر او سخت و گران است و یادآور خاطره بخشش، بر او سلام نكن» [۳]
پینوشت:
۱- «مَنّ» در لغت به معنى همان وزنه سنگین است، سپس به معناى نعمت مهمى بخشیدن است. كه اگر جنبه عملى داشته باشد كارى بسیار خوب (و منتهاى خداوند از این قبیل است) و اگر جنبه لفظى و به رخ كشیدن داشته باشد، بسیار بد است و در آیه فوق منظور همین معنى است.
۲- تفسیر برهان، جلد ۱ صفحه ۲۵۳ حدیث ۱٫
۳- تفسیر ابو الفتوح رازى، جلد ۲ صفحه ۳۶۴٫
* * * * * * * *
تفسیر نور
نكتهها:
هدف اسلام از انفاق، تنها سیر كردن شكم فقرا نیست، بلكه این كار زیبا باید بدست افراد خوب، یا شیوه خوب و همراه با اهداف خوبى باشد.
گاهى انسان گامى براى خدا بر مىدارد و كارى را به نیكى شروع مىكند، ولى به خاطر عوارضى از قبیل غرور یا منّت یا توقّع و یا امثال آن ارزش كار را از بین مىبرد. با منّت، اثر انفاق از بین مىرود، چون هدف از انفاق تطهیر روح از بخل است، ولى نتیجهى منّت، آلوده شدن روح مىباشد. منّتگذار، یا در صدد بزرگ كردن خود و تحقیر دیگران است و یا مىخواهد نظر مردم را به خود جلب كند كه در هر صورت از اخلاص بدور است. مگر خداوند به خاطر همهى نعمتهایى كه به ما داده بر ما منّت گذاشته تا ما با بخشیدن جزئى از آن بر خلق او منّت بگذاریم.
در مجمعالبیان حدیثى روایت شده است كه رسول اكرم صلىاللَّهعلیهوآله فرمودند: خداوند در قیامت به منّتگذاران، نگاه لطف آمیز نمىكند.
پیامها:
۱- شروع نیكو كافى نیست، اتمام نیكو هم شرط است. «یُنْفِقُونَ» «ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ» «مَنًّا»
۲- اسلام حافظ شخصیّت محرومان و فقراست و كوبیدن شخصیّت فقرا از طریق منّت را سبب باطل شدن عمل مىداند. «لا یُتْبِعُونَ» «مَنًّا وَ لا أَذىً»
۳- اعمال انسان، در یكدیگر تأثیر دارند، یعنى یك عمل مىتواند عمل دیگر را خنثى كند. انفاق براى درمان فقر است، ولى منّتگذارى آن را مایهى درد فقرا مىگرداند. «یُنْفِقُونَ» «لا یُتْبِعُونَ» «مَنًّا وَ لا أَذىً»
۴- خداوند، آینده انفاق كننده را تضمین كرده است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»
۵- كسى كه بدون منّت و آزار و فقط براى خدا انفاق مىكند، از آرامشى الهى برخوردار است. «یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»