چکیده
جامعه مدنی وچالش بازگشت اوقاف وایجادتحولی درآنها، موضوع وهدف تحقیق حاضر بوده که وظیفه ی تمام اسلامگرایان وکسانی که دغدغه ملی دارند.نویسنده از مرحله ی اثبات پیوند اوقاف با بسترهای مدنی واسلامی خود گذر کرده ودرخصوص چشم انداز آینده ونقش مورد نظرنهاد اوقاف به کنکاش پرداخته است.نویسنده از مناقشات تئوریک فلسفی وایدئولوژی دوری جسته وپرداختن به ابعاد اجرایی وعملی را که نشانگر میراث گرانبهای تاریخی وامکان تحولات آینده است،ترجیح داده است، زیرا نهاد وقف میدانی مشترک برای فعالیت واجتماع تمامی گروههاست که اندیشه ی احیای نهضت جهان اسلام را در سر دارند.
اقدام داوطلبانه واقفان برای ایجاد اوقاف، اساس اخلاقی، دینی وانسانی داشته واین حالت را نباید از اوقاف به عنوان کنشی عبادی وایمانی منتزع ساخت، در غیر این صورت نیروی بالقوه عظیم را در راه ترغیب وتشویق مردم به اوقاف وشیوه ای مفید در مقابله با انحراف وسوء استفاده ها را از دست خواهیم داد.به عبارتی دیگرباید از دو دیدگاه یا دو روش افراطی پیرامون اوقاف در جامعه ها بر حذر بود: یکی عرفی وسکولاریزه کردن اوقاف ودیگری دینی وقدسی کردن آن.
اوقاف در جهان اسلام به ویژه کشورمان ایران اسلامی امری دولتی بوده در صورتی که سزاوارتر است که امری مدنی ومردمی ونیزاسلامی وملی گرایانه باشد.
تلاش وپژوهش کنونی آن بوده که آسیب های نهاد وقف در کشور ایران پیجویی وکشف نماید.قرنی که امید است اوقاف به محیط وبستر خاص مدنی، ایرانی واسلامی خود بازگشت نماید.لذا پژوهش مزبور را با پیشنهادی پیرامون ایجاد راهی برای پیشبرد برنامه ریزی در جهت جلوگیری از آسب های شناسایی شده واجرای دقیق آن به پایان ببریم.
پیشنهاد می کنیم که جمعیتی اوقافی به عنوان بازو ومرجع آگاه سازی، اصالت بخشی وکوشش برای تحولات آینده اوقاف تشکیل شود ونیز کانونی برای تحول ومغز متفکر اوقاف در جهان اسلام به ویژه کشورمان ایران عزیز مطرح شود. در اینجا نقش فرهیختگان ومسلمان که دغده پیشرفت امت اسلام را در سردارند، بیش از پیش نمایان می شود.این قشرفرهیخته باید بخشی از اوقات وتخصص ومهارت خود را برای پیشبرد اوقاف، «وقف» کنند.
کلید واژگان : وقف - آسب شناسی- جامعه - اسلام.
مقدمه :
سپاس خدای عزّوجل که هر که در راهش وبرای کسب رضای او وانجام امور خیریه گام بردارد،موفق می کند ودرود وسلام بر سرور ما حضرت پیامبر(ص) که خداوند او را با آیاتی روشن مورد تأیید قرار داده است، وهمچنین درود وسلام بر خاندان واصحاب او که ایمان آورده وعمل صالح انجام داده اند.اما بعد: مقتضی این نوشتار آن است که میدانیم وقف از بهترین طاعات واز شکوهمندترین وسایل نزدیکی به حق ویکی از اعمال نجات بخش وصدقه ای جاریه است.
اگر بگوییم نهاد وقف تنها منبع اساسی نیروی جامعه است، این گفته بدون اغراق است، چرا که بدون وجود اندیشه وقف ودستاوردهای آن نمیتوان جامعه اسلامی رابا چنین قدرتی در مقابل دولت تصور نمود. وقف نما یا نگرنقش ومنبع مالی بی نهایت وتداوم برای کلیه فعالیتهایی تمدنی وخدمات اجتماعی وانسانی جامعه می باشد.
شاید تأسیس وقف از نظر معرفت شناسی بر مبنای اندیشه (واجب کفایی) باعث شده که این مؤسسه، منبع فعالیته وتوانایی های متنوع در جامعه وزمینه ای برای تحقیق مقاصد اسلامی قرار گیرد.چرا که اصل «واجب کفایی» بر اساس تعریف سیوطی (وفات911 ق) عبارتست از «اموری که مصالح دینی ودنیوی به آن تعلق داشتهه، وسروسامان دادن به امور مرهون این واجبات می باشد، پس شارع مقدس به تحصیل آنها امر فرمود، بدن اینکه شخصی معین را مکلف نماید، برخلاف واجب عینی، در واجب کفایی اگرشخص کفایت داری این کار را انجام داد امر از بقیه ساقط میشود وهرشخصی که علم به واجبی داشته وآن را انجام ندهد مرتکب گناه شده است.نیز اگر بر او پوشیده باشد فحص وجستجو براو واجب است، واین امور با لحاظ اختلاف بزرگی شهرهامختلف است وگاهی خبر به کلیه شهرها میرسد که در این صورت برهمه واجب است» سوطی اقدام به شمارش واجبات کفایی نموده است، از جهاد شروع وبه کارها وصنایع ومشاغل کوچک مورد نیاز برای پیشرفت جامعه ختم کرده است.
تأسیس نهاد وقف بر اساس قاعده واجب کفایی باعث حل مشکلات ورفع سختی های جامعه گردید، لذا وقف از جهاد وپشتیبانی سربازان گرفته تا تأسیس آبشخور برای سگان ومزارع واستبل اسب ها را در بر می گرفت. بنا برآنچه گفته شد وقف جواب وراه حل عملی در برابر تمام مشکلات ونیازهای موجود وآینده جامعه شد. در واقع مشکلات تاریخی وقف از این جا آغاز میشود که به عنوان یک نهاد مردمی قوی در برابر دولت قرار داشت ودولت به علت قدرت وقف سعی در تملک ویا از بین بردن او می نمود.
پس وقف به عنوان ایده ای نشأت گرفته از واجب کفایی عی در پاسخ دادن به آن نموده وبا توجه به طبیعتش به عنوان مؤسسه ای اجتماعی قلمداد گردید.چرا که پید مؤسساتی برای رسیدن به اهداف اجتماعی در چارچوب راهبردمشخصی تبدیل شود با مدیریت توانا وبا کفایت وتخصص وبا قانونی کامل ونوین.
آورندگان آن افراد جامعه بودند، تا جایی که حاکم وامیرا گر وقفی راتأسیس میکرد آن را باتوجه به صفت شخصی وفردی ونه صفت سیاسی خودتأسیس می نمود. همه اینها باعث شدکه وقف به عنوان ابزار اجتماعی و وسیله تحقق واجبات کفایی ورفع سختی ها از جامعه شناخته شود واین به این معناست که وقف اساس قدرت جامعه در برابر دولت است وباعث میشود جامعه به صورتی دائم قوی تر از دولت باشد.این الگوی نظری و واقعی نوع جدیدی از رقابت وکسمکش ها بین جامعه و دولت اسلامی را خلق کردوبرای پرکردن فضاهای خالی خدمات دولت توسط جامعه پیش قدم شد.لذا وقف در برهه های مختلف تاریخی به صورت دائم، جهت امداد رسانی های اجتماعی وایفاء نقش به جای دولت مشهور بوده است، وهمین کفایت می کند که در آن زمانها حتی وقفهایی جهت احداث پادگانها وتأمین سربازان به منظور مقاومت در مقابل دشمنان خارجی انجام شده است. به رغم اینکه این گونه فعالیتها از کارهای اساسی و وظیفه حکومت ودولت اسلامی است. همینطور وقف هایی به منظورتأمین امنیت داخلی در قالب پلیس[شرططه]، ویا وقف هایی برای است،لیکن جامعه اسلامی زمانی که احساس میکرد، دولت از انجام آنها ناتوان است ویا کوتاهی می کند خود را بهه صورت ناخودآگاه وخود جوش وارد عمل میکرد.
به همین خاطر زمانی که دولت مقتدر میشود اولین چیزی که سعی دربدست آوردن آن کند نهادهای وقف است،که سعی درچیره شدن برآن یا کاهش قدرت ویا ضمیمه آن به دستگاه دولتی می کند، چرا که تنها راه پیش روی دویلت جهتِ برطرف نمودن تسلط خود در جامعه حکمرانی در آن جهت تضمین استقرار واستمرار حکومت، تسلط بر وقف بود. وشاید تجربه بعضی از ممالک اسلامی وزارت اوقاف را جزو وزارتخانه های سیاسی ومهم قرار داد به این خاطر بود که اوقاف دربردارنده مفهوم قدرت مالی واجتماعی بود که باعث می شد دولت دائماً به صورت حاکم مقتدر در جامعه مطرح شود، وجود همین امر دلیل واضح بر رقابت وکشمکش ارتباط جامعه یا دولت از راه تسلط بر وقف است.
پژوهشگران در علم سیاست اسلامی به جدایی بین دو نوع از نهادها ومؤسسات اشاره کرده اند.اولین آنها مؤسسات یا «نهادهای تأسیس کننده» وبنیانگذار نام دارند،یعنی مؤسساتی که هدف آنها تأسیس وراه اندازی مؤسسات دیگر است مانند نهاد اهل حل وعقد ونهاد اهل شوری. این نامگذاری به این خاطر است که اجرا وتأسیس نهادهای نظام سیاسی اعم از خلافت و وزارت وغیره به عهده ی آنها بوده است.
با در نظر گرفتن ومقایسه اختلاف مابین نهادهای تأسیس کننده وبنیانگذار ونهادهای تأسیس شونده می توان نظام وقف را بررسی کرد، وآن را به عنوان «نهادهای مؤسس وبنیانگذار» نامید. چرا که وقف را همانند نظام وساختاری قانونی وبنیانگذار اجتماعی می بینیم که به موجب آن«ملکیت خاص» به «اموال عام» به طور دائم مبدل میشود. بنابراین عملکرد وقف همانند مؤسسه ای است که مؤسسات دیگر را به منظور پوشش خدمات در زمینه های مختلف زندگی اجتماعی وفرهنگی وسیاسی تأسیس می کند.
در اینجا می بایست بین دو مفهوم جدا کرد یکی نهاد اصلی «وقف» به عنوان ساختار فقهی وعملی وقانونی که بر اساس ان «حبس اصل وبخشش منفعت» انجام می شود، وبین «اوقاف» یا «موقوفات» به عنوان مؤسساتی که بازوی اجرایی تقسیم عواید ومنافع هستند تفکیک قایل شد. وبه عبارت دیگر برای هر «وقفی» موقوفاتی به نام دارالایتام یک یا چند باغ را وقف کند. دراینجا دارالایتام «وقف» اصلی، وباغ «رقبه وقفی» آن می باشد.
از این رو بررسی نهاد «وقف» مستلزم بررسی ابعاد قانونی وفقهی آن به منظور شناخت ماهیت وقف وحبس است تا از این طریقعمل حبس به صورت ابدی ودائمی وخارج از افراد ملکیت افراد قرار گرفته، وامکان تغییر ملکیت واهداف مصرف مقدور نباشد، اما بررسی «رقبات وقفی» جنبه اجتماعی وسیاسی وسازمانی داشته، فعالیت ها وظایف اجتماعی صورت گرفته وقفی رازیر نظر دارد،لذا با توجه به این مطلب اینها دو موضوع جداگانه هستند، تمام کتابهای عربی که درباره ی وقف نوشته شده به بررسی نهاد «وقف» اصلی اختصاص دارند، در حالیکه کتابها وپرسشهای غربی بیشتر به موقوفات ورقبات دارای عواید اختصاص دارند.
بنابراین هدف اساسی فرایند وقف مشارکت فعال در جهت توسعه پایدار در سطح انسان وجامعه است ودر واقع توسعه بدون یک سری قوانین بهره وری، که باعث تحقق درآمدهای پیش بینی شده شودند، متحقق نخواهدشد،شاید این مشکل از مهمترین مشکلات اداره اوقاف به حساب آید، زیرا تمام کشورهای مورد بحث به سطح مورد توقع در زمینه بهره وری وقفی نرسیده اند، حتی برخی طرحهای سرمایه گذاری وقفی کشور، هزینه های جاری خود را نیز نمی توانند پوشش دهند.
حال با ذکر این مقدمه مختصر، در این مقاله نویسنده میخواهد با برشمردن واحصاییه آسیب های مختلف وقف در کشور را مورد بازشناسی،تحلیل ومورد تفقد قرار دهد که در 4 فصل مجزا آمده است.امید است که مرد توجه خوانندگان گرامی ومسؤلین عزیز کشور قرار گیرد در پایان یادآور میشوم که کمی وکاستی در شد را بر علم وآگاهی ام دانست ودر صورت تمایل آن را گوشزد نمایند که باعث امتنان می باشد.
فصل اول
کفاریت اوّلیه وقف دراسلام
وقف وتحبیس وتسبیل در زبان عربی واژه هایی با معانی نزدیک بلکه معنای واحد هستند، ومنظور از آنها منع فروش وحبس مال است. در لغت این است که چیزی نگه داشته شود به منظوری که برای آن تعیین شده است واجازه تصرّف در آن جز برای هدفی که در نظر گرفته شده مجاز نیست، اما وقف در اصطلاح دارای مفاهیم وقالب های معیّن شده ای است که به شکلی آن را از کارهای خیریّه وعام المنفعه متمایز می سازد.
مکاتب فقهی ومذهبی در تعریف وقف دارای اختلافاتی هستند:
تعریف وقف از نظر مذهب حنفی : «نگه داشتن وحبس عین موقوفه وبقای مالکیت آن بر واقف، وکمک کردن به فقراء از عواید حاصله،در ضمن بقای خود موقوفه». سرخسی به شکلی کوتاه وقف را بدین ترتیب بیان می دارد:حبس ملکی از تملک دیگران. مذهب مالکی چنین تعریفی از وقف دارد: «بخشش سود چیزی در مدّت ماندگاری آن به شرطط ماندگاری آن در مالکیت بخشنده، هر چند تقدیراً باشد» . تعریف «شافعی» این گونه است: حبس ونگهداشتن مالی که امکان بهره برداری از آن در ضمن حفظ اصل آن مال موجود باشد وباید بدون تصرف در اصل آن، تنها عواید آن در کارهای خیر قربه الی الله صرف شود. ونظر حنبلی ها این است: نگهداری اصل مال توسط صاحبش که از آن در ضمن نگهداری اصل، در کارهای خیر بهره برداری گردد. وسخنی کوتاه از این تعریف ها، میتوان مفهوم عام وقف را اینگونه بیان کرد: ایجاد سوددهی پیوسته وهمیشگی از چیزی، برای برآورده ساختن هدفی مشروح جهت مصلحتی معین.
اهداف وقف
وقف علاوه بر اینکه هدفش به طور کلّی کمک، مساعدت وحمایت از نیازمندان وحاجتمندان وپشتیبانی از مؤسسات وبنیادهای خیرّیه در جامعه است؛ امّا اهداف خاص دیگری را هم برآورده می سازد که از جمله ی آنها: شمانت بقای اصل مال وبهره وری طولانی مدت از آن است، چرا که بر طبق قاعده ی وقف، نمی توان در موقوفه (عین مال) تصرف کرد مگر در کارهای خیریّه ای که بدان منظور برپا گشته است.
وقف، منبع وانگیزه ی کار نیک وابزار تداوم نیکی وخیرخواهی میان بخش های جامعه بوده که موجب از بین رفتن حسادت ها وکینه ها میان اقشار جامعه است.
همچنین وقف، ابزار اجتماعی مهمی برای افراد جامعه است که به وسیله آن قادر به محقق ساختن کارهای خیر ودر نتیجه بهره مندی از ثواب وپاداش اخروی آن در جوامعی می شوند که انگیزه ای دینی ومذهبی نقش مهمی در آنها ایفا می کند. وقف، عملی داوطلبانه امّا با جهت گیری های عمیق است که از جمع شدن اموال در دستانی محدود جلوگیری نموده وباعث گردش عمومی آن می شود. ونیز از جامعه در مقابل ظهور وتجلّی اختلافات وحشتناک طبقات وگروهای مختلف آن حمایت می نماید. همچنین وقف ابزار موفقی برای حمایت از سرمایه در برابر اسراف از یک طرف ومصادره وچپاول از طرف دیگر می باشد.
عمل به وقف، فرمانبرداری از اوامر الهی است، مبنی بر انفاق وصدقه دادندر راههای خیر ونیکو وتشویق بر آن است در جهت کسب ثواب واجر از خداوند متعال، وچنان که مشهور است چنین انگیزه ای، منبع مهمی جهت استمرار رشد این سرمایه ی مالی برای اعمال خیر می باشد. وقف عمل به سنت«صله رحم» هم هست از آن جهت که از طریق وقف میتوان حمایت ها ومساعدت های بیشماری را به خانواده بزرگ آشنایان وبستگان تقدیم کرد که این عمل باعث همبستگی بیشتر جامعه می گردد. وبالاتر از همه اینها، مفهوم وقف، هم تقدیر نیکی واحسان به گروهها ودسته های مختلف اجتماعی است- چنان که این اتفاق در جوامعه اسلامی در گذر تاریخ رخ داده است- وهم امکان تأسیس مؤسسات خدماتی اجتماعی را فراهم می سازد که برکت آن به همه ی افراد جامعه میرسد.
مشروعیت وقف
مشروعیت وقف به تعدا زیادی از آیات قرآن بر میگردد که به صراحت وبه شکلی مستقیم به این نوع عمل نیک اجتماعی، دعوت می کنند، خدای تعالی بر اهمیت این عمل نیک وپسندیده به همه ی افراد جامعه ی اسلامی تأکید وسفارش می کند.
(لَن تَنَالُوا اٌلبرَّ حَتَّی تُنفِقِوا مِمّا تُحِبُّونَ) «شما هرگز به مقام نیکوکاران نخواهید رسید مگر آنکه آنچه دوست دارید وبسیار محبوب است، در راه خدا انفاق کنید.»(سوره آل عمران آیه 92 )
(وَاٌفعَلُوا اٌلخَیرَ لعَلّکُم تُفلِحُونََ) «وکار نیکو کنید، باشد که رستگار شوید.»( سوره ی حج آیه 77)
(وَأَن تَصَدَّقُوا خََیرُ لَکُم إن کُنتُم تَعلَمُونَ) «واگر در هنگام تنگدستی به رسم صدقه، ببخشید که در عوض در آخرت یابید برای شما بهتر است، اگر به مصلحت خود دانا باشید.»( سوره ی بقره آیه 280 )
(مَن ذَا اٌلَّذِی یُقرِضُ اٌللّهَ قَرضاً حَسَناً) «کیست که خدا را وام «قرض الحسنه» دهد.»( سوره ی بقره آیه 24)
(وَاَفعَلوا الخَیر) « کار نیکو انجام دهید.»
(فَستَبِقُوا اٌلخَیرَاتِ) « به کارهای نیکو پیشی گیرید.»( سوره ی مائده آیه 48 )
به غیر از آیات فوق، موارد متعدد دیگری هم یافت می شود. پیامبر اکرم(ص) صحابه ویاران خویش را به احسان وبخشش در راه خدا تشویق می نمود وایشان خود به رغم بی بضاعتی، نمونه والگویی والا در این راه بود.
نصیحت وپیشنهاد ایشان به عمر(رض)در مورد زمینی که در خیبرمالک ان بود وبیش از همه یاموالش آن را دوست می داشت، از این موارد است: اگر خواستی اصل آن را نگه دار واز سودش انفاق کن.
تجربه ی تاریخی مسلمانان در زمینه وقف
در دیدگاه امام شافعی اقوام عرب قبل از اسلام شناختی راجع به وقف [خیری] نداشتند، وهیچ روایتی تاریخی وجود ندارد که بتواند ثابت کند که شکلی از انواع وقف عام خیری وجود داشته باشد این سخن را شافعی می گوید به رغم اینکه وقف اماکن عبادتی نزد همه ملت های پیشین وجود داشت وآن اوقاف خارج از ملکیت خاص اشخاص بوده است.
ما نیازی نداریم که درباره گفتار امام شافعی زیاد تأمل کنیم. به خاطر اینکه برای ما مهم آن است که در راستای انتقال وتحول وقف از یک مؤسسه ونهاد صرفاً دینی به یک نهاد نیکوکاری عام المنفعه تأکید کنیم، این نهاد احسان وعام المنفعه بطوری گسترش یافت که امروزه به خدمات ونیازمندی های عمومی شناخته می شود.
درواقع ارائه خدمات اجتماعی وبهداشتی وآموزش پدیده های اسلامی هستند که از نبی اکرم به ما رسیده بدون هیچ سابقه ای نزد اعراب قبل از اسلام، وهمین طور راجع به وقف خاص ذری نیز یکی از پدیده های اسلامی دیگری که کمتر از ده سال بعد از رحلت رسول خدا(ص) به دست اصحاب تأسیس وگسترش یافت.
فرایند وقف از دوره خلفای راشدین گسترش زیادی یافت، وروایت جابر دلیلی برای آن است که می گوید:«هیچ کساز اصحاب آن حضرت نمانده مگر جزئی از اموالشان را وقف کردند...» وهمچنین دلیل دیگر گفته ی مالک به اینکه: به اوقاف زیادی که صحابه دارند بی اعتنایی شده. با رشد جامعه اسلامی در اموال موقوفه رشد وپیشرفت حاصل شد خصوصاً در تنوع اهداف آن. گرچه وقف اولادی یک پدیده و نوآوری اسلامی وبدون سابقه در دوره خلافت راشدین بوده است، اما ابتکار وخلاقیت اسلامی منحصر به اوقاف عام نمانده بلکه علاوه بر تنوعی که برای اهداف وقف ایجاد شده بود، در احکام فقهی نیز شرح وتفصیل زیادی رخ داد.
رشد وگسترش واقعی اوقاف هم از نظر واقعی وهم نظری در جامعه اسلامی ادامه یافت، تا اینکه کشورهای اسلامی در قلمرو مطامع استعماری قرار گرفت وخصوصاً مورد اشغال نظامی شد ولی آن پیشرفت در عمل ادامه داشته وهیچ مکثی در آن حاصل نشد، به رغم وجود عوامل عقب ماندگی که در جامعه اسلامی آسیب وارد می کرد، حتی مساحت زمین های وقفی افزایش به نسبت یک سوّم از کل سرزمین های کشورهای اسلامی، مانند مصر، شام، وترکیه پیدا کرده بود، وهمچنان تعداد زیادی از ساختمان های مسکونی وتجاری در شهرها وپایتخت های اسلامی از شرق وغرب، جزو موقوفات شده بود.
خوب است اگر اشاره به یک واقعه تارخی مهمی کرده باشیم که بزرگ ترین تأسیس وایجاد وقف شناخته شده در تاریخ بشری یک تجربه عملی وگسترده وقفی همان کاری است که خلیفه دوم برای سرزمین های فتح شده انجام داد. پس از فتوحات بزرگ اسلامی که در شام ومصر وعراقق وایران اتفاق افتاده بود، جریان اینگونه بود که پس از یک جدال وگفتگوی طولانی بین خلیفه دوم ومخالفین وی وپس از مشورت های زیادی با اصحاب به این نظر رسید که نباید این زمین ها بین مجاهدین فاتح تقسیم شود، با استفاده از آیات 7-10 سوره حشر، لذا تصمیم گرفت که این زمین ها را به عنوان یک وقف برای امت اسلامی قرار دهد وعواید آنها را برای منافع آینده امت ها انفاق شود، وبه کسانی که در این زمین ها کار می کردند ودر دست آنان بوده مال الاجاره تعلق می گیرد، این زمین ها در تاریخ اقتصادی اسلام با نامی خاص شناخته شد وآن نام «خراج» است.
گوناگونی اوقاف اسلام
توسعه های بزرگ وعظیم که در ایجاد وتأسیس اوقاف اسلامی ونگهداری آن در عصور متوالی برای به اجرا در آوردن اصل«ماندگاری» و «جاودانگی» آنها باعث انباشتگی وتوسع اسلامی شد، وتنوع زیادی چه از احاظ اموال موقوفه یا اهداف انفاق وصرف عواید اوقاف ونیات واقفین وچه از لحاظ ساختارهای قانونی وقف وهمچنین از لحاظ فعالیت اقتصادی ویا انواع واقفین ویا اداره موقوفات پدید آمد.
چیستی امور خیریه
از پژوهشگر محترم تشکر میکنم برای این تلاش بی سابقه در نشان دادن بسترها وخاستگاههای فلسفه وقف از منظر اسلام. لذا از وی درخواست می کنم که به عنوان مقدمه ای برای این بحث، ضمن نوشتاری جداگانه به بیان فلسفه ی کارهای خیریه در نگاه اسلام از رهگذر قرائت نوین متون اساسی قرآن وسنت در پرتو اندیشه های معاصر اجتماعی بپردازد.
چیستی «عمل خیری» وبحث بررسی عملی-تحلیلی پیرامون اجزا وترکیبات مختلف آن، در تمدن های دیگر به ویژه جهان غرب بسیار مورد اهتمام قرار گرفته است، اموری چون: محرّک ها، انگیزه ها، موانع، بنیادهای داوطلبانه وتبرّعی بودن، واسطه کاران، وابط،اهداف،بهره وران، آثار کلی وپیوندهای آن با حکومت[به عنوان بخش عمومی] وبخش مردمی غیر دولتی.
درنگره ی اسلام به وقف، می توان ان را به عنوان یکی از عبادات عملی وکاربردی مورد ملاحظه قرار داد؛ عباداتی چون زکات، صدقه (در انواع مختلف چون انفاق پول، کالا ویا انجام فعالیت وتلاش) وصدقه جاریه که تعبیری دیگر از وقف می باشد. جملگی این موارد، در چارچوب وسیع فلسفه اعمال خیریه مطرح میشود.
رابطه وقف وحسبه
هر بحث وگفتگوی فلسفی، در واقع بحث وگفتگو ازارزشهایی چون حقیقت،خیر وزیبایی است وپژوهشگر فلسفی ناگزیرهمگان را به مجادله ومباحثه برمی انگیزاند،چرا که بحث فلسفی، بحثی است آزاد و وابسته به اندیشه، ودیدیدگاهها ودستاوردهای آن فرضی ونظری است. لذا هر بحثی در فلسفه وقف نیز به ناچار جدل ومباحثه ی علمی را بر می انگیزاند.من دراین باره پرسشی مهم دارم وآن را اینگونه مطرح میسازم:
این پرسش را مطرح میکنم که آیا به هنگام مطالعه بررسی فلسفه وقف در شریعت اسلام، ضروری است که میان دو مفهوم«وقف» و«حسبه» ونیز میان «تأسیس حکومت» و«حسبه» رابطه ی تنگاتنگ برقرار سازیم؟ بیم ان دارم که این مسأله از یک شوی بر تحولات مربوط به «شخصیت حقوقی وقف» واز سوی دیگر بر«شخصیت حقوقی حکومت» اثر گذارد وچه بسا ممکن است به تثبیت این دیدگاه بیانجامد که حکومت از نظر قانونی ورسمی برای مدیریت وقف صلاحیت مطلق دارد؛ حال آنکه شما امروزه به ضرورت تجدید نظر در اختیارات ونقش حکومت باوردارید. آیا میتوان گفت که فرا خواندن وتشویق به امر وقف با مقوله «حسبه» مرتبط است درحالی که وقف فی نفسه مقوله ای جدا وفراتر از مفهوم «حسبه» می باشد؟ امیدوارم این اظهارنظردر روشن سازی هر چه بیشتر این مطلب مدد رساند؛ البته با اذعان به حقیقت که حکومت خودش اولین مسؤول درباره یامربه معروف ونهی از منکر است.
انواع وقف در اسلام
شریعت مبین اسلام این امتیاز را دارد که درمساله اوقاف از نظر قانگذاری ، اهداف وانواع آن به طورمفصل سخن گفته نهاد وقف از نظر هدف واقف سه نوع می باشد وقف دینی وقف خبری یا عام ، وقف خاص (یا اولادی)
1- « وقف دینی » یعنی اختصاص دادن املاک واموال برای اهداف وکارهای صرفاً عبادی مانند حایگاه هایی که برای نمازوعبادات وفعالایت های دینی اختصاص دارد. مانند مساجد یا کلیساها ودیرهای عبادت.
2- « وقف خبری » یعنی اختصاص دادن املاک واموال برای کارهای نیک واعمال خیر و احسان از قبیل خدمات بهداشتی ، فرهنگی ، آموزشی واجتماعی بعضی از این کارهای نیکوکاری در دوران قبل از اسلام شناخته شده همان طوری که به آن اشاره کردیم اما مسلمانان درحجم وانواع این وقف توسعه داده اند حتی بیشتراز آنکه ملت های پیشین با آن شناخت پیدا کرده بودند وبیشترازحدی که ملت های غربی تا به عصرودوران معاصرانجام داده اند.
3- « وقف خاص یا اولادی » این یک ابتکار وپدیده اسلامی است که فقط درحوزه اسلام به وجود آمدکه اصحاب خدا بعداز اینکه خلیفه دوم عمر وقف عام خود را در خیبر ثبت کرد و برای این کار چندی از اشخاص گواهی وشاهد قرار گذاشت سپس تعدادی از اصحاب شروع به وقف نمودن قسمتی از املاک وزمین هایشان نمودند ودرآن اوقاف بعضی از اصحاب نوشتند که عوائد آنها اولاً به نسلشان تعلق می گیرد وسپس برای عموم مردم وکارهای خیر به دیگری برسد وبا این نوع از وقف جامعه های غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا شناخت پیدا نکرده اند طوری که درمراحل اولیه وضع این نهادها روشن نبوده مگردردهه های اخیر که وضع قانونی آن روشن گردید.
شما در هر سه نوع وقف که ذکر شده می توانید دوگروه از اموال وقف پیدا کنید . اول: اموال وقفی که خود آن برای اهداف وقف به کار گرفته می شود مانند مسجد ، وشامل ساختمان وفرش ها ، یا مدرسه وتجهیزاتش می شود نوع دوم : اموالیکه به نوعی سرمایه گذاری شده که عواید ومنافع مالی آنها برای اهداف موقوفات هزینه می شوند مانند رقبات وقفی .
اگراولین وقف در تاریخ اسلام برای کارهای دینی به اجرا در آمده است یعنی مسجد قبا که به دست رسول خدا در مدینه منوره ساخته شده دومین وقف شناخته شده برای اهداف خبری به کار گذاشته شده است وآن چاه رومه است که عثمان آن راه دستور حضرت رسول اکرم (ص) برای آبیاری مردمی که درمدینه منوره زندگی می کردند وقف کرده مردم قبل از اینکه آن چاه توسط عثمان خریداری ووقف شود بابت آبیاری واستفاده ازاین چاه پول پرداخت می کردند. همچنان وقف عمرکه بین مردم شهرت پیدا کرده طوری که وقفنامه اش ومتن آن مبدا مشروعیت واجتهاد وقف دراسلام وبه عنوان قانون وقفی والگوبرای خودشان اتخاذ کرده اند، وقف عمریک نوع وقف دارای ثمرات وعواید است که برای کارهای برواحسان مانند اطعام فقراء ومساکین وابن السبیل صرف می شد.
فصل دوم
ساختارهای اجتماعی وقف
رابطه وقف با تجربه اجتماعی
ما اینجا دربرابر چالش معرفت شناختی قرار داریم که با فهم وارتباط میان فلسفه تأسیس«وقف- احتساب» از یک سو وتجربه ی اجتماعی وقف ازسوی دیگر به طور ویژه مرتبط است. دکتر رضوان سید در یکی از مقالات منتشرشده اش پیشنهاد داده است: یکی از مفاهیمی را که جامعه شناس آلمانی، ماکس وبِر به کار برده (یعنی مفهوم Beruf) به «احتساب» ترجمه کنیم.برپایه ی این معادل یابی، برای ما امکان پذیر میشود تا از طریق استفاده از «روش سیاق»- که وبرآن را مطرح ساخته وحدودش را مشخص کرده ونیز باتأمل دقیق در چگونگی ارتباط میان مفهوم Beruf وتحول کیفی حاصل آمده در تجربه ی اروپایی آن، به چالشی معرفت شناختی که پیشتر آمد، بپردازیم.
بدین ترتیب، پرسش اساسی ما از نقشی است که فلسفه ی وقف در دستاوردهای تجربه عملی ان دارد و«احتساب» نیز از وجوه اساسی آن است.
1. ساختار اجتماعی
نظام وقف اقشار زیادی از هرم اجتماعی در جوامع اسلامی را به خود متمایل وابسته ساخت از جمله: واقفان، بهره مندان از درآمدهای اوقاف وبهره مندان از خدمات مؤسسات وابسته به آن، کارگزاران ومتولیان اوقاف، مردان وزنان مسلمان وغیر مسلمان، فقرا ونیازمندان واقشار متوسط کشاورز وصاحبان حرف وبازرگانان وثروتمندان وصاحب منصبان وبرخی علما ونیز فرماندهان ارتش وأمرا وسلاطین وحکرانان و وزراء وفرمانروایان.
وشاید مهمترین نشانه ی اقدامات اجتماعی- تاریخی وقف آن است که ساختار وقف، همگان را مخاطب قرار داده واحدی را استثنا نمیکرد وقواعد فقهی آن همه اقشار حتی اقلیتهای دینی را، چه یهودیان وچه مسیحیان- مدنظر داشت که این نشانه ی تساهل ساختار شرعی اوقاف وانعطاف پذیری اصول اولیه آن می باشد.
علاوه برآن، عوامل دیگری برای وقف در طول تاریخ وجود داشت که مهمترین آنها، انگیزه حفاظت از املاک خانواده یا قبیله، از جمله اراضی وساختمانها واستمرار پیوند عاطفی فرزندان از طریق وقف اولادی در چارچوب وضع شرایط وبهره وری ازآن میباشد. این شرایط می توانست عامل تهذیب رفتار اجتماعی مستحقان با افراد خانواده وقبیله در چارچوب رسوم وآداب مورد نظر در محیط زندگی اجتماعی باشد.
انگیزه ی وقف خاص، در جوامع عربی گوناگون وبه ویژه ازعصر مالکیت وعثمانی تا نیمه قرن 14 هجری/ نیمه20 میلادی به شکل قابل توجهی قوت گرفت. وبه علّت تمایل فراوان مردم به این نوع از اوقاف ورشد رسوم وآداب مربوط به ان نیز افزایش دخالت حکومتها در امور جامعه سه نوع وقف پا به عرصه وجود نهاده که عبارتند از : وقف عام، خاص ومشترک بین عام وخاص.
به رغم فقدان امار دقیق پیرامون تعداد اوقاف خاص وعام ومشترک ومشکل تمییز بین این انواع در عمل، با این وجود دلایل فراوانی مبنی بر فزونی اوقاف خاص نسبت به سایراوقاف در کل جهان تا نیمه قرن گذشته در دسترس می باشد این امر از نقطه نظر اجتماعی وسیاسی به دوسبب بر می گردد: یکی گسترش نفوذ اداب وتوان رسوم در زمینه حراست از کیان خانواده واهمیت آن به عنوان سنگ بنای جامعه از دیدگاه تعالیم اسلامی ودیگری: عدم ثبات سیاسی در جامعه درغالب دورانهای تاریخی وبه خصوص در عصر ممالیک وشیوع تجاوز تعدی به املاک ومصادره اموال مردم.همه این عوامل باعث شد که وقف به عنوان پناهگاهی بس مطمئن برای حفظ موقت این اموال واملاک درجهت بهره وری فرزندان خانواده ها ونسل آنان مطرح شود.
از جهتی دیگر، عواملی همچون زیاده روی در تبدیل املاک واموال به صورت اوقاف خاص خانوادگی، تجربه افزایش منازعات ودرگیری بین مسحقان برسر در آمدهای اوقاف، کاهش تدریجی بهره های حاصله در طول زمان سوءاستفاده بسیاری از متولیان اوقاف، شرایط بسیار سخت وغیر هادلانه برخی اوقافان برای استحقاق سهم موقوف علیهم از اوقاف، کاهش درآمدهای حاصله از اعیان موقوفه ونیز طمع حکام وسلاطین به اوقاف ودرپیش گرفتن روشهای ناهماهنگ از طرف آنان باعث شد که حکومتها کراراً تدابیر واقدامات شدیدی بر علیه وقف خاص خانوادگی در پیش گیرند.برخی از این اقدامات در راستای اصلاح وقف خاص وغالباً در جهت الغا ومنحل کردن آن صورت گرفت. این پدیده در طول نیمه قرن بیستم در کشورهای سوریه،مص، تونس ولیبی رخ داده است.
به رغم کثرت پیرامون وقف خاص وخانوادگی و بجابودن بعضی ازاین انتقادات،بااین وجود میتوان گفت که این نوع وقف در کنار وقف عام در پشتیبانی ازبسیاری ازنهادها وفعالیتهای جامعه مردمی ومدنی سهم مهمی داشته است. زیرا در اغلب اوقات وقف خاص شامل سهمی برای مصرف در امور خیریه(هر چند به صورت محدود) بوده ودر موارد دیگراین نوع اوقاف بعدازمدتهای طولانی به اوقاف عام تبدیل شده وصرف فقرا، مساکین، مساجد، مدارس، درمانگاهها، یتیم خانه، آبرسانی،راه سازی،پل سازی وسایر اموری که روند همبستگی اجتماعی را در زمینه های مختلف تأمین می کرد ومیشد، وشامل کمک به خدمات رسانی به نمازگزاران مساجد وپیروان طریقت یا طائفه ای خاص وبه هر روی کل جامعه می گردید.این پدیده، از خلال بررسی تاریخی اوقاف در اواخر دوره سعثمانیان در الجزائر وسایرجوامع عرب ان روزگاران قابل درک وملاحظه است.
فصل سوم
1- مفهوم آسیب شناسی اجتماعی
آسیب شناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی به عاریه گرفته شده ومبتنی تشابهی است که دانشمندان بین بیماریهای عضوی وانحرافات اجتماعی قائل می شوند. در واقع با شکل گیری ورشد جامعه شناسی در قرن نوزدهم میلادی، بهره گیری از علوم مختلف برای بیان فرایندهای اجتماعی معمول گردید ودر نتیجه بسیاری از اصطلاحات و واژه های رایج در علوم دیگر چون زیست شناسی،علوم پزشکی،زمین شناسی ومانندآن در جامعه شناسی نیز به کار گرفته شد که از آن جمله کلمه آسیب شناسی Pathology را میتوان نام برد، این واژه از ریشه یونانی Pathe=Patho به معنی رنج،محنت،احساسات وغضب وLogy به معنای دانش وشناخت ترکیب یافته است،بنابراین Pathology به معنای ناخوشی شناسی،مرض شناسی، علم تشخیص امراض، مطالعه عوارض وعلائم غیرعادی به کار میرود.
آسیب شناسی در اصطلاح علوم طبیعی عبارت است از مطالعه وشناخت ریشه بی نظمی ها در ارگانیسم انسانی، بنابراین در مشابهت کالبد انسانی با کالبد جامعه اصطلاح آسیب شناسی اجتماعی Social Pathology برای مطالعه وریشه یابی بی نظمی های اجتماعی وانحرافات وبیماریهای اجتماعی به کار میرود.
مقاصد و وظایف آسب شناسی اجتماعی عبارتند از:
الف) مطالعه وشناخت آسیب های اجتماعی وعلل وعوامل ودلایل پیدایی انها.
ب) پیشگیری از وقوع جرم وانحراف در جامعه به منظور بهشازی محیط زندگی، جسمی وخانوادگی.
ج) درمان کجروی اجتماعی با به کارگیری روشهای علمی استفاده از شیوه های مناسب برای قطع ریشه ها وانگیزه های این کجرویها.
د) تداوم درمان برای پیشگیری وجلوگیری از بازگشت مجدد انحرافات اجتماعی.
رفتار انحرافی به مفهوم رفتاری است که به طریقی با انتظارهای رفتاری مشترک یک گرووه خاص سازگاری ندارند ودیگر اعضای جامعه آن را ناپسند یا نادرست می دانند در واقع هر جامعه از اعضای خود انتظار دارد از ارزشها وهنجارها تبعیت کند اما همواره عده ای پیدا میشوند که پاره ای از این ارزشها وهنجارها را رعایت نمیکنند وشایان ذکر است که انحرافهای اجتماعی به انحرافهای فردی وگروهی، آگاهانه وناآگاهانه، طبیعی وسازنده قابل تقسیم اند.
2- مفهوم آسیب شناسی دینی
با توضیح وتبیین آسیب شناسی اجتماعی روشن می گردد که آسیب شناسی دینی درصدد مطالعه وشناخت پیشگیری وکجروی وجلوگیری از بازگشت مجدد بحرانهایی است که با انتظارهای دینی، جامعه دینی ایران وماهیت دین اسلام سازگاری ندارد توضیح مطلب آنکه آسیب ها وبحرانها وبه تبع پیشگیری ودرمان انها به دوشاخه تعلق دارد: نخست به ماهیت دین ودوم به وجود دین. ماهیت دین عبارت است ازماجاء به النبی یعنی آنچه از ناحیه پیامبر وپیشوایان دینی به مارسیده است،حقایق، معارف واحکامی که به صورت متن ونصّ ظاهر شده اند. اما وجود خارجی دین عبارت است ازدینی که در جامعه جریان پیدا می کند ونهادهای اجتماعی وروابط میان دینداران را پدید می آورد. موافقان ومخالفان ومذاهب مختلف وغیره را تحقق می بخشد البته این حقایق وامور خارجی گرچه منصوب به دین اند ولی تنها زاییده ماهیت دین نیستند ودهها عامل فرهنگی،اجتماعی وروانی نیز برآنها تأثیر می گذارند.
ماهیت دین اسلام به لحاظ اعجاز قرآنی از انحراف واعوجاج مصون بوده ولکن از ناحیه روایات به دروغ پردازان وراویان جعال و کذاب مبتلای میگردد. به همین دلیل عملیات آسیب شناسی بطور جدی وعمیقی نسبت به روایات خصوصیً مأثوراتی که در اختیار عامه مردم قرار دارند لازم وضروری است.
آسیب شناسی در باب ماهیت دینی به معنای معرفت دینی ودرکعالمان واندیشمندان دینی از دین نیز اهمیت خاصی دارد. تاریخ معرفت دینی گواه بر حضور اندیشه های باطل وخرافی وغیره مطابق با متون دینی وتفسیر های به رأی در میان معارف دینی می باشد که باید به اصلاح وحذف آنها پرداخت ودر بازفهمی وکسب معارف صحیح دینی تلاش مجدد نمود.گاه ماهیت دینی ومعرفت دینی از آسیب های دینی در امان است ولی جامعه دینی از حقیقت دین ومراکزونهادهای دینی وروابط اجتماعی ومتدینان از معارف اصیل دینی فاصله گرفته اند به نام دین به سوءاستفاده ها وتصمیم گیری های نادرست، مشروعیت می بخشند. ودر یک کلام جامعه، مصداق کلام سرور شهیدان می گردد که فرمود:
«الناس عبیدالدنیا وادلدین لعق علی السنتهم یدورونه ما درت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون»
انسانها بندگان دنیایند ودین، آویز زبان آنان است وتا وقتی که معیشت شان از راه دین بگذرد با ان بازی میکنند ولی همین که امتحان های دشوار پیش اید دین دارند، کم می شوند.
وقتی سخن آسیب های جامعه دینی و وجود خارجی دین می رود تنها جامعه عوام مد نظر گرفته نمی شود، جوامع نهادهای خواص از جمله نظامیان،دانش پژوهان، دانشگاهیان، رواحانیون، حاکمان و... نیز مورد نظر است.
3- آسیب شناسی معرفت دینی
اندیشمندان ومتفکران اسلامی معاصر از جمله سید جمال الدین اسدآبادی، اقبال، شریعتی، آیت الله مطهری، علامه طباطبایی و همچنین بسیاری از محققان پیشین از جمله: علامه حلی، خواجه نصیر طوسی،ابن سینا،فارابی،غزالی و... در این مسیر گام برداشته اند. از انحرافات فکردینی جلوگیری کرده وبه دفاع از اندیشه اصیل دینی پرداخته اند. برای نومنه مرحوم مطهری اعتقاد غلط نسبت به مفاهیمی همچمون معاد،شفاعت، تقیه، انتظار فرج، صبر، سیستم اخلاقی اسلام، حکومت اسلامی، اقتصاد اسلامی،قوانین جزاییی اسلام،حقوق زن در اسلام، قوانین بین المللی اسلام را منشاء انحطاط مسلمین معرفی میکرد وآسیب شناسی در این قلمرو را ضروری میدانست.
پیوند دین اسلام واقتصاد
استاد مطهری درباب پیوند اسلام با اقتصاد می نویسد:
اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم وغیر مستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از ان جهت است که مستقیماً یک سلسله مقررات اقتصادی درباره ی مالکیت، مبادلات، مالیات، حجره ها، ارث، هبات، صدقات، وقف، مجازتهای مالی در زمینه ثروت وغیره دارد.... پیوند غیر مستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است. در این جهت برخی مذاهب دیگر نیز کم وبیش چنین می باشد. اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت،احسان،ایثار، ومنع دزدی، خیانت، رشوه، همه اینها در زمینه ثروت است.
مکتب اقتصادی اسلامی جهت تحقق خود، اهداف خاصی را بیان کرده است که چگونگی اجرای این اهداف به مقتضیات زمان ومکان وتغییر اوضاع وشرایط، تفاوت پیدا میکند.آیات وروایات، اهداف اقتصادی اسلامی را به دوجنبه سلبی وایجاب تقسیم می کنند: آیاتی که به جنبه سلبی توجه دارند به نفی داشتن مال وثروت به عوان هدف نهایی اشاره دارند وآیاتی که بیانگر جنبه ایجابی می باشند به استقلال،خودکفایی،اقتدار، رشد وتوسعه اقتصادی، عدالت اجتماعی، تحکیم ارزشهای معنوی واخلاقی، عنایت می ورزند.
1-1-1- آیات مربوطط به جنبه سلبی اهداف مکتب اقتصاد اسلامی:
(المالُ وَ البَنُونَ زِینَهُ الحَیوهِ الدُّنیا والباقِیاتَ الّصالِحاتُ خَیرُ عِندَ رَبَّکَ ثَواباً وَ خَیرُ أَمَلاً)( سوره ی کهف آیه ی 46)
مال وپسران زیور زندگی دنیایند ونیکیهای ماندگار از نظر پاداش نزد پرروردگارت بهتر واز نظر امید بهتر است.
(یا أَیُّهَا الَّذِین آمَنُوا لا تُلهِکسم أَموالُکُم وَلا أَولادسکُم عشن ذِکرِ اللهِ وَ مَن یَفعَل ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الخاسِرُونَ)( سوره ی نافتون آیه ی 9)
ای کسانی که ایمان آورده اید، اموال واولادتان شما را از یاد خدا مشغول نسازد وکسی که چنین کند، زیانکاراست.
2-1-1- آیات مربوط به جنبه ایجابی اهداف مکتب اقتصاداسلامی:
الف) توازن وتعادل اقتصاد:« وَ لاتَجعَل یَدَکَ مَغلُولَهً إیلی عُنُُقِکَ وَ لا تَبسُط ها کُلَّ البَسطِ فَتَقعُدَ مَلُوماً مَحسُوراً» ( سوره ی اسراء آیه ی 9)ودستت را بسته به گردن قرار نده ونه،به تمامی، آن را بازنگه دار، پس آن وقت تهی دست به حالت ملامت بنشین.
ب) استقلال وعدم وابستگی اقتصادی: «وَلَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافِرِینَ عَلَی المُؤمِنِینَ سَبِیلاً» ( سوره نساء آیه 141)وهرگز خدا راهی برای کافران علیه مؤمنان قرار نمیدهد.
ج) عدالت:«لَقَد أَرسَلنا رُسُلنا بِالبَیَّناتِ وش أَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المِیزانَ لِیَقُومَ الناسُ بِالقِسطِ» (سوره حدید آیه 25)ما پیامبران را بادلایل روشن فرستادیم وبا آنها کتاب ومیزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام نمایند.
د) توسعه اقتصادی: امام باقر(ع) می فرماید: «من طلب الرزق من الدنیا استعفافاً عن الناس وتسیعاً علی اهله وتعطفاً علی جاره لقی الله عزوجل یوم القیامه و وجهه مثل القمر لیله البدر» کسی که دنیا را برای بی نیازی خود از مردم وگشایش بر خانواده اش وابراز محبت به همسایه اش طلب کند خداوند عزوجل را در روز قیامت ملاقات می کند در حالیکه چهره او همچون قرص کامل ماه نورانی است.
3-1-1- واما در باب اصول اقتصادی، اسلام هم به آزادی فعالیت اقتصادی قایل است وهم به محدودیت هایی از جمله جلوگیری از احتکار واجحاف در نرخ گذاری، مکاسب محرمه وحرمتهای اخلاقی تأکید می ورزد.
برای نمونه:
(وَلَقَد مَکَّناکُم فِی الأَرضی وَجَعَلنا لَکُم فِیها مَعایِشَ قَلِیلاً ما تَشکُرُونَ) (سوره اعراف آیه ی 10)
شما را در زمین مکان دادیم وبرای شما در آنجا معیشتها قرار دادیم ولی اندک سپس می گذارید.
(لا تَأکُلُوا أَموالَکُم بَینَکُم بِالباطِلِ إِلاّ أَن تَکُونش تِجارَهً عَن تَراض مِنکُم)(سوره نساء آیه 29)
اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگرآنکه داد وستدی با تراضی یکدیگر[انجام گرفته] باشد.
4-1-1 با توجه به آموزه های دینی مذکور روشن می گردد که بی عدالتی های اقتصادی،فاصله طبقاتی،کاهش دستمزد کارگران، تنزل ارزش قیمت نقره وپولی که جملگی مورد نهی شارع مقدس واقع شده است، در نارضایتی اقتصادی مردم مؤثر می افتد. خانم کدی در این باره می نویسد:
جابه جایی های اقتصادی وسیاسی که در اثر تماس با غرب در ایران به وجود امد، از جمله شامل زوال اکثر صنایع دستی ایران، تبدیل بافندگان فرش به کارگرانی که برای دستمزد ناچیزی کار می کردند، تنزل بهای صادرات ایران در مقابل بهای واردات از اروپا وافت وحشتناک قیمت نقره، که پول رایج ایران بود.
این پدیده ها، به همراه مشکل ایجاد یک بازگانی مستقل از اروپا ونیز عدم امکان ایجاد کارخانه های تحت حمایت دولت، نارضایتی روزافزون اقتصادی مردم ودر نتیجه ناخشنودی نسبت به رقبای اروپایی را موجب شد.
نمونه دیگر تأثیر آموزه های مکتب اقتصاد اسلامی بر حرکتها وجنبش های انقلابی، مربوط به سومین مسافرت ناصرالیدن شاه به اروپا در سال 1889 می باشد. این مسافرت به تشویق وزیر مختار انگلیسی درایران، سرهنری درومندولف انجام گرفت. هدف ولف از تشویق شاه به این سفر گسترش هرچه بیشتر منافع مالی انگلستان در ایران بود که تا حدود زیادی به موفقیت رسید. یکی از امتیازاتی که شاه در انگلستان امضا کرد اعطای حق ایجاد یک بنگاه بخت آزمایی ویا قرعه کشی درایران بود که ملکم خان نیز ازآن جانبداری میکرد. وقتی شاه به ایران مراجعت کرد با مخالفت وسیعی در مورد اعطای امتیاز بخت آزمایی روبه رو شد که بعضاً از طرف افراد متدینی بود که قماربازی را به حسب دستورهای قرآن حرام میدانستند. شاه امتیاز مزبور را لغو کرد.
قصه تحریم تنباکو نمونه دیگری از نگرش جامع نگرانه به دین اسلام بود. شاه در بهار1890 امتیاز،تولید، فروش وصادرات تنباکوی ایران را به ترغیب ولف به تبعه انگلیسی واگذار کرد در بهار سال1891 زمانی که مأمورین شرکت تنباکو، به ایران وارد شده وزمانهای معینی را برای فروش تمام تنباکوی تولیدی به شرکت اعلام داشتند، اعتراضات عمومی به امتیاز مزبور شروع شد. دردسامبر1891 جنبش تنباکو به نحو اعجازانگیزی اوج گرفت وبه یک تحریم عمومی برضد فروش استعمال این محصول انجامید. تحریم مزبور را حتی همسران شاه وغیر مسلمانان نیز مراعات می کردند. تحریم فوق بنا بر فتوایی بود که شخص میرزای شیرازی صادر کرده بود. دولت در اوایل 1892مجبور شد کل امتیازات مزبور را لغو کن.
فصل چهارم
آسیب شناسی وقف
در این فصل با استفاده از مطالب بیان شده از سه فصل گذشته که بعنوان بسترهای لازم واولیه این مقاله به نگارش درآمده است وتحلیل آنها بروی مطالب در حال نگارش می توانیم آسیب های وقف را که میتواند دارا باشد را شناسائی نمائیم.
آری در این فصل به تبیین عنوان آسیب های وقف خواهیم پرداخت.
1 آسیب های اجتماعی وسیاسی
1-1 زنگ خطر سکولاریسم
در این قسمت ازموضوع برخورد حکومت با جامعه ونیزکارکرد جامعه به هنگام فراموش کردن حکومت وظایف واعمال حسبی خویش را برعهده گرفتن مدیریت وقف، سخن خواهیم گفت.
وقف انگونه که ما دریافت کرده ایم، ابزاری است از ابزارهای جامعه مسلمانان در برابر نهاد حکومت واختیارات ان. به نظر میرسد که بازگشت به برخی از اصول وبنیادهای اسلامی، واکنش طبیعی وعکس العملی باشد دربرابر اقتدار حکومتهای عرضی ومدنی (= سکولار)، هر چند که زیر پوشش قوانین اسلامی در آمده است.
پرسش اساسی در اینجا مطرح میشود اینست که آیا با وجود رشد سریع سکولاریسم، جامعه اسلامی همچنان ویژگی «اسلامی بودن»- ونمیگوییم«مسلمان بودن»- خود را نگاه خواهد داشت تا به خلق ابزاری جدید یا اصلاح ان بپردازد؟ به ویژه انکه ما در این هنگام به سوی «جامعه مدنی» پناه میبریم.« جامعه مدنی» مفهومی است جدید وبطور ناآشکار در همه کشورهای مسلمان وعرب تأسیس شده است انهم در ساختاری جدید بنام«جهانی شدن» که میخواهند باراهها وشیوه های متعدد حکومت ها وملت ها تحت سیطره خود در آورند.
2-1 نقش مفهوم آزادی در نهاد وقف
توضیح اینکه اندیشه«احتساب» وانجام اعمال برای رضای خدا، مفهومی است گسترده که جملگی تصرفات آدمی رادربرمیگرید، زیرا آدمی در همه یتصرفات واعمال می تواند رضای خدا را نظر گیرد ودر نتجه اجر اخروی را نصیب خویش سازد. رسول خدا(ص) میفرماید: «خنده رو بودن به هنگام دیدار برادر دینی خود نوعی صدقه دادن است »برای همین است که به باورما بایستی میان نیت واقف واصل وقف تفاوت قائل شد هر چند که واقفان غالباًوبه طور عمومی با نیت کسب رضای خدا عزوجل به این کار اقدام می کنند. اما گاه ددر برخی موارد،انگیزه مترتب بر وقف کسب رضای خدا متعال نیست؛ به ویزه در مورد وقف اولادی(ذری) که گاه انگیزه ها ومقاصدی چون: چاره اندیشی برای حفظ پایه های ارث، فرار از زیر بارپرداخت مالیات ویا حفظ اموال ودارایی در برابر طلبکاران مختلف. قانونگذاران جهان غرب نیز به امکان کاربرد وقف در غیر موارد خیریه توجه داشته اند، لذا پاره ای از گونه های وقف را مانند وقف اولادی (ذری) ممنوع کرده اند. این وضعیت هم اکنون در رویّه های قانونگذاری غربی نمایان است.
وچون فقیهان مسلمان وقف را از سوی غیر مسلمان نیز جایز دانسته وآن را شرعی معرفی کرده اند، لذا اندیشه انجام عمل تنها برای خدا (= احتساب) در ادیان ومذاهب مختلف تفاوت می کند. همچنین از انجا که مقصود اصلی، به کارگیری وقف خصوص به روشنی اظهار نمیدارد. اگر چه که ما از بیانات وی در نقل این موضوع، دریافته ایم که وی به نظریه همکاری حکومت با تودهی مردم وعدم استقلال هر یک از این دو در مدیریت وقف گرایش دارد. این نظریه وی، بر مقوله ی«صدقه جاریه» که تنها برای خدا ومنفعت رسانی به بندگان انجام میشود، مبتنی است.
3-1 انگیزه های متعدد وقف
لزوم به کار گیری بسترها وانگیزه های دیگر برای تقویت اندیشه ی وقف، علاوهبر انگیزه وبستردینی و «صدقه جاریه» که آدمی با محاسبه اجر وثواب اخروی بدان اقدام میکند. انگیزه «مکارم اخلاقی» نیز بستر بعد انسانی وبشری وقف خواسته های نفس ادمی همچنین انگیزه آزادی، همه وهمه اسباب وموجبات ترویج وایجاد وقف در جامعه کوشش برای مهیا ساختن لوازم دوام وبقای آن میباشد.آری، بسیاری از واقفان هستند که موقوفات آنان در گذر زمان چونان صدقه جاریه برای آنان باقی است وبا این کار مثل «هم دنیارامی طلبد وهم اخرت را» درباره ی خویش به تحقق میرسانند. اما یکی از آفت ها وآسیب های این ناحیه عدم نیت خیرخواهانه وقضاوت که میتواند موقوفه را به ابزاری دست.سوءاستفاده کنندگان از وقف تبدیل نماید.
4-1 مشکلات ناشی از سلطه بیگانگان واستعمار
اوقاف در دوره استعمار نیز در امان نبود همانند تلاش استعمار فرانسه برای دخالت در امور اوققافی به منظور جلوگیری از قیام های ملی ضد استعماری[2] یا اجبار دست اندر کاران وقف وتغییر مدیریت آنها به نفع دولتهای استعماری همانند سیاست حکومت استعماری فرانسه در تونس بعد از سال 1881 که فرانسه هیئت مدیره اوقاف را مجبور به واگذاری دوهزار هکتاراز اراضی موقوفه به نفع مستعمرین فرانسوی نمود.[3]
خلاصه اینکه مجموعه ای از مشکلات قانونی،اداری،ساختاری، وسیاسی واخلاقی دست به دست هم داده، ونهاد وقف را دگرگون وازآن نهاد به وجود آوردند مملو از مشکلات معنوی به اداره تابع نظامهای اداری عقب مانده ودر دست افراد غیر کارشناس که در مدیریت خود روشهای قدیمی وغیر فعال را به کار میگرفتند خصوصاً در زمینه بهره وری ودرآمد زایی موقوفات [4]تاآنجا که ذهنیت مردم ونخبگان از اوقاف امروز نشان دهنده نهادی فاسد،عقب مانده وفاقد هرگونه نظارت است به گونه ای که عده زیادی از کارمندان سیاستمداران وقضات ونخبگان این فرصت را پیدا کردند که اموال موقوفات را غارت نمایند.[5]
استمرار این وضعیت اسف بار به حالتی از نارضایتی عمومی به نسبت به وقف مبدل شد، بطوری که شیخ ابوزهره علت ان را اینگونه تحلیل می کند:«جامعه معتقد به وجودفساد در هر آنچه متصل به اوقاف وموقوف علیهم بود. زیرا اگر درامد خوبی می افتند تنبل وبیکار شده وباعث هرزه رفتن نیروی عامل می شدند، و خود موقوفات رو به خرابی وبی منفعتی می رفت.
از طرفی دیگر اموال وقفی در انبارها انباشته وبلا استفاده مانده، که خود زمینه ی سوءاستفاده کارگزاران وارزیابان شده وباعث اختلاف ودعوا سر نظارت وارزیابی اموال موقوفه ویا بین متولیان وموقوف علیهم شده بود».[6] این أمر تا به وجود آمدن انقلاب اسلای ادامه داشت.
5-1 مشکلاتی که منشاء آنها احکام فقهی وقف بوده است
نوع دیگر مشکلات ناشی از احکام وقواعد فقهی بوده مانند عدم وجود اجماع وتوافق فقها بر ابدی ودائمی بودن وقف،ویا مسأله خروج یا عدم خروج وقف از ملک واقف. درحالی که نظر مذهب شافعی وحنبلی بر«ابدی ودائمی بودن» وخروج ملکیت ان از ملک واقف، ومذهب حنفیه ومالکیه بر این است که وقف همانند عاریه ای است که واقف می تواند از آن رجوع نماید، که این قول امکان انحلال عقد وقف بعد از اجرای صیغه عقد را میرساند.
یکی از مشکلات دیگر، عمل به شرط واقف مبنی بر اینکه «متولی از ذریه واقف باشد» بوده است که بامرور زمان منجربه ظهور متولیانی گردید که شرایط عملی، اخلاقی لازم را در اداره وقف به صورت مناسب نداشته اند.
6-1 گوناگونی اوقاف اسلامی
توسعه های بزرگ وعظیم که در ایجاد تأسیس اوقاف اسلامی ونگهداری آن در عصورمتوالی برای به اجرا در آوردن اصل«ماندگاری»و «جاودانگی» آنها باعث انباشتگی وتوسع در اوقاف اسلامی شد، وتنوع زیادی چه از لحاظ اموال موقوفه یا اهداف انفاق وصرف عواید اوقاف ونیات واقفین وچه از لحاظ ساختارهای قانونی وقف وهمچنین از لحاظ فعالیت اقتصادی ویا انواع واقفین ویا اداره موقوفات پدید امد.که این مورد می تواند به عناون امر مشکل ساز در امر نظارت، هماهنگی وادره کردن موقوفات ظایر شود.
بخش دوم: آسیبهای اقتصادی
دراین بخش ضمن برشمردن ساختاراقتصادی وقف و ویژگیهای آن مختصر به میان آسیب های اقتصادی وقف اشار می نمایم.
ساختار اقتصادی
ساختار وقف از بعد اقتصادی در تاریخ جامعه اسلمی عرب بر اساس ماندگارترین منابع ثروت یعنی اراضی زراعی وساختمانها وبعضی اموال منقول که از نظر فقها برای وقف جایز بوده، نهاده شده است> مثلاً مدتی طولانی سپری گردید تا فقها اجازه ی اموال نقدی در عصر عثمانی را صادر نمودند.
برخی از فقهای متأخر نیزفتوا به جواز وقف سهام شرکت های سرمایه گذاری در چارچوب امور شرعی داده اند، که در همین راستا بعضی از قانون گذاریهای نوین در جهان اسلام برهمین اساس پا گرفته است.
وقف یک نهاد قدیمی وتاریخی است که بسیاری از ملتهای قبل از اسلام باآن آشنا بوده اند، شکی نیست که اولین وقف دینی که قرآن آن را ذکر کرده است، پایه گذاری بیت الله الحرام درمکه معظمه (اولین خانه که برای عبادت خلق بن شده همان خانه (کعبه) است که در( مکه)باشد ودر آن برکت هدایت خلایق است).در عصر حکومت فراعنه مصر،مردم با برخی از اوقاف اشنایی پیدا کردند،مانند خانه ها وزمینهایی که منافع وعواید مالی آنها برای معابد وپرستش گاهها هزینه میشد یا عواید انها به راهبان داده میشد که برای فقرا وبیماران انفاق میکردند.
ویژگیهای ساختار اقتصادی وقف:
به اختصارمیتوان گفت که ساختاراقتصادی وقف درکشورهای اسلامی عرب دارای سه ویژگی اساسی به شرح ذیل بوده است:
الف) افزایش حجم اعیان موقوفه: از مهمترین دلایل این امر، مسأله«موبد ودایمی بودن اوقاف» وعدم جواز انحلال آنها پس از لزوم وقف بوده که مورد تأکید اغلب فقها به ویژه حنفیان گرفت. این شیوه در دوره عثمانی ها از طرف اکثر واقفان کشورهای اسلامی واز جمله کشورهای مغرب وشمال آفریقا که غالباً مالکی مذهب بودند ولی براساس فقه حنفی رسمی عمل میکردند، در پیش گرفته شد، تا ازقیود وشرایط فقه مالکیان در وقف از جمله رط حیازت وشرط قبول رهائی یابند. ولی وقایع تاریخی وقف نشانگر ان است که این افزایش در حجم وتعداد اوقاف در طول کشمکش ها وعدم ثبات سیاسی در جهان عرب دچار افت وخیز فراوانی گردید، این مورد در عهد ممالیک به شکلی قابل توجه ودردیگر دورانها در سطح محدودتری مشاهده شد، زیرا برخی از حکام وسلاطین وفرماندهان سعی برمصادره اوقاف به نفع اغراض شخصی یا هزینه کردن در امدهای حاصله از آن در راه تقویتجبه های نبرد روزگار خود نمودند. در اثر همین قضیه اوقاف دچار کاهش وافت میزان درآمدهای حاصله ویا استرداد اموال واملاک وقفی غصبی در دوره های گذشته می کردند، تا بدین وسیله پایه های مشروعیت حکومتی خود را مستحکم تر نمایند. این وضع تا قبل از سیطره ی استعمار بر کشورهای عرب در دوقرن 19 و20 میلادی به همین شیوه بود، تا اینکه از ابتدای دوره استعمار ساختار وقف دچار دوره انحطاط گردید.این امر به ویژه در کشورهای مغرب جهان عرب ونیز سوریه ولنان که تحت استیلای استعمار فرانسه بودند ونیز در فلسطین تحت قیمومت انگلستان ودوره اشغال صهیونیستی قابل ملاحظه است.
ب. تنوع روشهای بهره روی اقتصادی از اعیان موقوفه: دومین نکته ی اساسی، تنوع روشهای بهره روی به شکل اجاره، حکر،خلو،مزارعه،مساقات،مغارسهوسایر روشها می بشاد که در مراسم عقود اختلاف بین کشوری با دیگری بوده، ولی ماهیت آنها متفاوت نیست، وتنها از نظر نامگذاری وسایر روشهای معاملات غیر وقفی متفاوت است. گفتنی است استفاده ار برخی از این روشها به ویژه عقدحکر در اغلب کشورهای عرب ودر مقدمه آنها مصر،نتایج منفی فراوانی در پی داشته که آثار ان تا کنون باقی است. واز طرفی دیگر، مسأله جایگزینی وتعویض اوقاف [استبدال] دربسیاری موارد به نفع احراز شخصی افراد وبه ضرر نظام اوقاف صورت میگرفت.علاوه برآن روش«اجاره اسمی» که از قرن گذشته تاکنون از طرف برخی از کشورهای اسلامی مورد استفاده واقع شده(از جمله در مصر وعراق) باعث ضرررسانی گسترده به ساختار اقتصادی اوقاف وکاهش درآمدهای حاصله وعدم اجرای اجرای کامل شروط وخواسته های واقفان اصلی در راستای تحقق اهداف وقفی گردیده است.
ج.رشدونمو ساختار اقتصادی وقف در بیشتر موارد تاریخی به معنای رشد بخش اقتصاد اجتماعی، ومحدود شدن امکان تسعه اقتصاد بازار سرمایه داری در جامعه عرب بود،چرا که ورود برخی منابع اقتصادئی به قلمرو اوقاف به معنای خروج آناز نظام بازار ورهایی آن از روشهای معروف در این بخش به ویژه در زمینه کالا وخدمات بود. زیرا هدف اصلی وقف عام تأمین کالا ومایحتاج عمومی وخدمات برای مستحقان به صورت مجانی یا با قیمت بسیار پایینی می باشد که از طریق تأسیس نهادها وخدمت رسانی عمومی در زمینه های آموزشی،رفاهی وامنیتی تحقق میافت، وعلاوه بر آن این روند به صورت پرداخت کمک ها ی مالی یا جنسی به برخی اقشار خاص ادامه می یافت. حافظه تاریخ نمونه های فراوانی را در بسیاری ازکشورها تا نیمه های قرن گذشته در خود جای داده است.این روند همچنان ادمه یافت تا اینکه دولتهای نوین عرب بر بخش بزرگی از میراث اقتصادی اوقاف چنگ انداخته وآن را درچارچوب اقتصادی ملی وعمومی ادغام نمودند، امری که باعث شد نقش اقتصادی وقف در راستای زمینه های مشترک همکاری بین جامعه وحکومت در تاریخ گذشته جوامع غربی دچار تزلزل شود.
حال با بیان مختصری از ویژگیهای اقتصادی وقف به آسیب های عمده وقف در این بخش می پردازیم.
1-2 مشکلات ناشی از عدم وجود چارچوب روشن در محاسبه ناظران ومتولیان
مسأله حسابرسی ونظارت بر کار متولیان توسط«موقوف علیهم» از ره شکایت به قاضی صورت میگیرد، همانطور که که پناه بردن به قاضی جهت ابطال دلیل ازحقوق مسلم ناظر ومتولی وقف است، متولی نیز میتواند در مقابل شکایت موقوف علیهم با ارائه حسابرسی خود به قاضی وارائه شهود دال بر زورگویی آنان ازخود دفاع کند. که هیچ راهی برای کنترل متولی وناظر جز شکایت موقوف علیهم نبود. ودر اینجا متولیان معمولا حسابسازی نموده تا فساد وتضییع حقوق دیگران توسط آنان پوشیده بماند وغیر از قاضی اصلا هیچگونه نظارتی بر کار آنها وجود ندارد. این امور از مهم ترین مشکلات وبحران هایی است که وقف در طول تاریخ دچارآن شده، ومنجر به فساد اداری وسپس از بین رفتن آن گردیده است. این مشکلات بهترین بهانه برای آنهایی بود که میخواستند بروقف سلطه داشته باشند وآن را از بین برند.
2-2 مشکلات ناشی از روشهای سود دهی اعیان موقوفه
راههای متعددی برای غصب، سرقت ویا تبدیل وقف به ملک شخصی وجود داشته است . راههایی چون عقد «اجاره طولانی مدت» در قبال پیش پرداخت مبلغ قابل توجه مانند سرقفلی، این روش در زما«سلطان غوری» رواج یافت که با دریافت پیش پرداخت هنگفت، موقوفات را به مدت زیادی اجاره میداد، که این عمل باعث میشد که حق اجاره به صورت ارثی به فرزندان مستأجر منتقل میشد. واین امر به رغم مخالفت وقفنامه ها مبنی بر عدم اجاره موقوفه پیش از سه سال صورت میگرفت وتا جایی رسیده بود که اجاره موقوفات تا 90 سال انجام میشد.
«اقطاع» و واگذاری انحصاری زمینهای کشاورزی موقوفه وانحصاری کردن امتیازات تجاری واملاک، بطوری که زمینها به وابستگان ممالیک سپرده می شد و متعهد میشدند که تمام اجاره ها را به نفع وقف جمع آوری نمایند ولی در آمد حاصله وقفی به صورت ملکی خاص وشخصی مصرف میشد.
نتیجه اقطاع وانحصار واجاره طولانی مدت املک وقفی باعث عدم توجه واهمال در بازسازی موقوفات می شد ودر نتیجه به خرابی وآن کمک ومنجر به غصب وغارتت وسایل متعلق به ان ویا در غالب اجاره های طولانی مدت می گردید، که بعد از اجاره موقوفه توسط مستأجر، خود اقدام به اجاره مجددآن به شخص ثانی وکسب فایده فراوان می نمود. مؤسسه یا بهانه برای غصب، تضعیف ویا معدم کردن نهاد وقف شد.درنوشتار زیر مهمترین مشکلات ساختاری واداری متعلق به وقف را عرضه می داریم.
4-2 مشکلاتی که منشأ آنها احکام فقهی وقف بوده است
نوع دیگر مشکلات ناشی از احکام وقواعد فقهی بوده مانند عدم وجود اجماع وتوافق فقها بر ابدی ودائمی بودن وقف، ویا مأله خروج یا عدم خروج وقف از ملک واقف، در حالی که نظر مذهب شافعی وحنبلی بر «ابدی ودائمی بودن» وخروج ملکیت آن از ملک واقف، ومذهب حنفیه ومالکیه بر این است که وقف همانند عاریه ای است که واقف می تواند ار آن رجوع نماید، که این قول امکان انحلال عقد وقف بعداز اجرای صیغه عقد را می رساند یکی از مشکلات دیگر، عمل به شرط واقف مبنی بر اینکه«متولی از ذریه واقف باشد» بوده است که با مرر زمان منجر به ظهور متولیانی گردید که شرایط عملی، اخلاقی لازم را دراداره وقف به صورت مناسب نداشته اند.
5-2 مشکلات ناشی از شروط ده گانه واقف
در فقه آمده که واقف میتواند ده شرط وحق را برای خود در وقفنامه منظور کند از جمله: شرط حق (استبدال) یا جایگزینی که ضمن آن حق فروش عین موقوفه وتبدیل آن به غیر را میدهد، واین شرط بابی از کشمکش ها را برای تسلط وچیره شدن بر اوقاف وتغییر آن به ملک شخصی گشود.این شرط باعث شد که سلاطین ممالیک با به کارگیری آن موقوفات را منحل وتصاحب کنند،بعد از آنکه نتوانستند از نظر قانونی بر اوقاف مسلط شوند ودر این امربه علت مقاومت فقها وعدم پذیرش قضات از استیلای دولت بر اوقاف ناکام ماندند، لذا به همین خاطر از شرطی با عنوان حق (استبدال) استفاده کرده ودر واقع نیرنگی شرعی برای غلبه بر اوقاف به کار بستند، آنان به واسطه گواهان دروغین که کار آنها شهادت دروغ بر اینکه این موقوفه ضرر به حال همسایه یا عابرین میزند، ویا اینکه مصلحت در فروش واستبدال آن است، بسیاری از موقوفات را با حکم قضات مصادره کردند، لذا زمانی که عثمانی ها، مصر را فتح کردند، به خاطر اینکه وانمود کنند که ایمانشان وتعهدشان به احکام اسلامی بیشتر از ممالیک است، فرمانی را به نام (قانون نامه) صادر کردند که به موجب آن حق (استبدال) وجایگزینی موقوفات ممنوع گشت.
6-2 مسأله کاهش ارزش موقوفات
یکی از بزرگترین موانع و چالشها مواجهه با نهاد وقف (چه رسمی وچه مردمی) موضوع تلف شدن (= استهلاک) و خرابی اصل موقوفات است، به ویژه موقوفات مستغلاتی وهمچنین عدم تخصیص بودجه ای برای بازسازی وعمران آنها. دقیقاً آن چیزی که امروزه در دانش حسابداری به آن «کاهش ارزش» ویا «مقداری استهلاک» اطلاق میشود.بسیاری از بنیادها وموقوفات، بودجه هایی را برای بازسازی وتعمیر موقوفاتی که عمر قانونی آنها به سر رسیده، در اختیار ندارند. هیأت امنای اوقاف در کشور باید آیین نامه بودجه برای بازسازی وتعمیر اعیان واملاک موقوفاتی را اجرا میکند ودر برابر آن پاسخگوست؛ اقدامی که در تداوم سود دهی ومنفعت دهی نقش اساسی دارد وهمچنین در موارد مختلف به طور مستمر هزینه بنماید.
بخش سوم
مشکلات واصلاحات اداری در اوقاف
واقعیت های تاریخی ومعاصر درباره ی مدیریت وقف، نشان دهنده مشکلات عمیقی در کارکرد سیستمهای وقفی به طور عام می باشد، واین مشکلات در تمام جوانب سازماندهی، تشکیلاتی وساختار کلی وقف دیده میشود، امری که ایجاد الگوهای ایده آل را در مدیریت وقف لازم مینمایاند، ومیتوان این مسأله را با بیان نکات ذیل به طور اجمال بیان نمود:
1-3 مشکلات عدم کارآمدی تشکیلات اداری وقف
پیچیدگی های واضحی درکارکرد وکفایت اداره اوقاف درکشورهای شام وعراق عیان است، اغلب این مشکلات ناشی از نوع ارتباط بین اداره وقف وحکومت طبیعت سازمان اداری وقف، ساختار ومرجع قضایی، زمینه های فعالیت و وظایف مختلف آن به شرح ذیل می باشد:
2-3 رابطه مدیریت وقف وحکومت
تجربی تاریخی وقف فعالیت عالی آن را در زمینه تحقق اهداف مورد نظر بر اساس استقلال کار وقفی وعدم دخالت دولت به اثبات رسانده است. وبه جز موارد محدودی که برخی در جهت بهره بردارینامشروع وبه چنگ آوردن اوقاف تلاش نمودند، رویکرد عمومی خلفا وحاکمان و وزرای آنان بر تحکیم نقش وقف، ومشارکت در تأسیس موقوفات جدید بوده است.در تاریخ وقف وجود مراکز اجرایی دولتی که بتواند مدیریت،تشکیلاتی وقانونگذاری ائقاف را یکجا جمع کند مشاهده نشده است.
نقش «الگوی مدیریت فردی یا خانوادگی» موقوفات باعث تحقق اهداف اجتماعی آن وتحکیم روابط بین افراد جامعه شده وهمچنین باعث تسریع در تأمین نیازهای موقوفه بدون نیاز داشتن به روشهای پیچیده کاغذبازی در الگوی تشکیلات جدید اداری گردید،واین مسئله به وضوح نشان میدهد که سیطره مطلق دولت بر تصمیم گیرهای اداری وقف خود از مهمترین مشکلات وقف بوده است.
3-3 ضعف مدیریت وقف وظهور نهادهای مردمی
ناتوانی وقف از ادای رسالت اجتماعی خود در دهه های اخیر ودست برداشتن دولت از انجام وظایف اجتماعی خود واداره غیر صحیح وقف عواملی هستند که باعث ظهور الگوهای جدید مردمی متفاوت در عمل، تشکیلات واهداف با اوقاف شد.
نهادهای مردمی موسوم به «نهادهای جامعه مدنی» شکلی جایگزین را برای تشکیلات اجتماعی دارای اهداف خیریه عام منعکس میکنند، ودر واقع نهادها وسازمانهای جامعه مدنی در قالب جمعیتها، موسسات، مراکز وباشگاهها،صندوق های خیریه به انجام فعالیت های خیریه خود در زمینه مختلف می پردازد.
4-3 مشکلات تحول در ساختار اداری وسازمانی اوقاف
ساختار اداری وسازمانی وقف در جامعه ایران شاهد تحولات چندی بود که دو شیوه اساسی را به نمایش می گذاشت: یکی شیوه مدیریت فردی (یا خانوادگی) که دارای ویژگی عدم تمرکز بود واین شیوه رواج فراوان در همه مراحل تاریخی داشته است. ودومی روش مدیریت دولتی اداری متمرکز، به همین شیوه ای که اکنون در وزارتخانه های اوقاف در اغلب کشورهای اسلامی وایران مشاهده است. این دو روش در سطوح مختلف تاکنون در بعضی کشورهای اسلامی وبویژه آن دسته از کشورهایی که همچنان به اوقاف خاص(وقف اولادی) وفادار است ادامه دارد مانند عربستان سعودی، کویت،یمن،لبنان ومغرب. در حالی که شیوه مدیریت فردی (یا خانوادگی) در سایر کشورهای دیگر بعد از لغو اوقاف خاص این مدیریت ملغی گردید مانند کشورهای مصر،سوریه،لیبی وایران.
گفتنی است که ساختار اداری وقف در اوایل تأسیس آن در جامعه ایران در قرن اولیه هجری بسیار ساده وبه دور از هرگونه پیچیدگی بوده است.در مرحله بعد این روش بنا به عللی دچار دگرگونی شد که مهمترین این علل عبارتند از: افزایش عددی و وسعت اوقاف با مرور زمان وگسترش نقش اجتماعی وقف از راه ارتباط بسیاری از نهادهای اجتماعی وخدمات رسانی عمومی با اوقاف. همه این امور باعث شد که انواع اوقاف طبقه بندی شده وساختارهای اداری ونهادی آن در راستای مدیریت بهتر سازماندهی گردد.
ساختارهای اداری دایمی نبوده وهمه اوقاف را تحت نظارت خود نداشته وتنها بخش محدود وخاصی را تحت نظر میگیرد. تجربه تاریخی نشانگر آن است که کارآمدی مدیریت اوقاف منوط به محترم شمردن اداره وشروط واقفان مبرا بودن دستگاه قضایی از هر گونه شائبه وحفظ استقلال وانجام صلاحیتهای آن در خصوص اوقاف می باشد.
5-3 سیستم های آمار، اطلاع رسانی، مخابرات وبایگانی اسناد:
ادارات دولتی اوقاف در اغلب کشورها،قدیمی وغیر مکانیزه بوده، واز طرفی قوانین ولوایح مربوطه به این بخش نیز بسیار قدیمی ومربوط به دهها سال پیش است که هیچگونه اصلاحیه ای برآنها وارد نشده تا همگام با آخرین تغییرات جامعه واز دست آوردهای فن آوری اطلاعات،رایانه ومخابرات که ازنظر دقت وسرعت دراوج خود می باشد بهره جوید.اوقاف کشورمان نیزازاین مورداستثناء نبوده ودارای همین تشکیلات می باشد.
به رغم ادغام بخش اوقاف از نیم قرن پیش در دستگاههای اداری دولتهای نوین با این وجود اوقاف از نظر برنامه های اصلاح اداری از بخشهای دیگر عقب افتاده است وادارات دولتی اوقاف گرفتار بایگانی دستی وپرونده های قدیمی وبدون سیستم نگهداری وبهره برداری مناسب می باشد، واسناد وقف در معرض انواع فرساینده های محیطی واز جمله حشرات که در لابه لای این پرونده ها نفوذ کرده وخسارات عمده ای به آن وارد میسازد.
برخی کشورها مانند کویت وتعدادی از کشورهای حوزه ی خلیج فارس دیگر اخیراً در زمینه نوسازی ادارات اوقاف خود ونیز استفاده از فن آوری پیشرفته انفورماتیک موفقیتهائی کسب نموده اند، وعلاوه بر آن کشورهای دیگری چون مصر و الجزایر در حال تجهیز ادارات اوقاف خود هستند، ولی همه ی این تلاشها در سطح مطلوب نبوده وادارت دولتی اوقاف در بسیاری از کشورها با مشکلات پیچیده ای روبرو می باشنداز جمله: فقدان آمار دقیق در خصوص اعیان موقوفه واسناد مربوطه وطولانی بودن مدت انجام کارهای اداری گوناگون مربوط به امور اوقاف.
6-3 مصادیق ونمونه هایی از عوامل دخالت دولت دراوقاف
دولتهای نوین عرب قبل وپس از استعمار- در اداره اوقاف دخالت کنند که مهمترین آنها عبارتنداز:
1- فشاردول استعمارگر- در مرحله قبل از استقلال- وخواست آنها مبنی بر انحلال اوقاف به بهانه ی عدم سازماندهی وبی نظمی وناکارآمدی آنها. این قضیه حکومتهای ملی را واداشت تا اقدام به تأسیس اداراتی دولتی جهت اوقاف نموده یا ادارات موجود اوقاف را توسعه بخشیده ومیزان صلاحیت های آنرا در راستای حفظ اوقاف واصلاح آن وجلوگیری از دست اندازی بیگانگان برآن تقویت نماید.
2- گرایش شدید حکومتهای تسلط خواه ومتمرکز وتسلط این حکومتها بر کلیه فعالیتهای جامعه مدنی وقرار دادن مؤسسات مربوطه در سازمانهای عمومی حکومتی.از طرفی گسترش وتوسعه بخش اوقاف وفزونی مؤسسات وابسته، از عواملی بود که این گرایش دول را در زمینه چنگ اندازی بر اوقاف تقویت کرد.
3-گسترش فساد متولیان اوقاف وبخصوص اوقاف خاص(اولادی) وافزایش میزان شکایت موقوف علیهم بر علیه آنها وانباشتگی این شکایتها در محاکم برای مدتهای طولانی، وعلاوه بر این افزایش میزان کشمکش ها بین مستحقان درآمدهای یک موقوفه بین خود،همه ی اینها باعث تضعیف مدیریت مردمی وقف وافزایش بی رویه بار مسؤولیت های ناشی ازآن بر عهده دستگاه قضائی میگردید.
4- اعتقادات بعضی گروههای حاکم با گرایش سوسیالیستی در کشور، مبنی بر اینکه خارج شدن اوقاف از تسلط دولتی باعث کند شدن برنامه های اصلاح اجتماعی واقتصادی در کشور است، بر همین اساس بر این باور بودند که میبایستی دولت بر اموال اوقاف نظارت کامل داشته وآنها را در حیطه ی قوانین اصلاحات کشاورزی یا روند ملی شدن منابع اقتصادی قرار دهد.
7-3 مشکلاتی که منشأ آنها خود واقفین بودند
گاهی خود واقفین به دلیل نا آگاهی منشأ مشکلاتی می شوند از قبیل به کارگیری وقف برای تحقق اهداف غیر مربوط به فلسفه وقف مانند مشکلات در «وقف اولادی» که گاهی واقف به منظور محروم کردن بعضی از وراث از حقوق شرعیشان یا به منظور توزیع ارث به گونه ای مغایر با آنچه در فقه مواریث به آن اشاره شده اقدام به وقف اولادی می کند، یا از قبیل وقف زمین های «اقطاعی» که دولت آنها را به منظور فرار از پرداخت مالیات تقطیع میکرد، کما اینکه در عصر مملوکی موارد زیادی چنین بوده است.
8-3 ضعف کادرهای اداری سازمانهای اوقاف
مدیریت وقف از وجود کمبودهای در تشکیلات اداری خود رنج میبرد، این کمبودها شامل عدم کارآمدی این سازمان درتأمین تخصص های لازم وناتوانی دربالا بردن سطح کاری وموفقیت می باشد.
روشن است که فعالیت وقفی شامل زمینه های کاری زیادی می شود که علاوه بر نقش افراد در مساجد مانند ائمه جماعات و وعاظ وغیره، نیازمند کارشناسان اداری ومالی، مهندسین، پیمانکاران، مبلغین ومدیران خوب می باشد، وبدین ترتیب مقدار فاصله بین اداره صحیح وقف وتشکیلات موجود فعلی واضح میشود.
علاوه بر مشکلات مذکور ادارات وقف در کشورهای اسلامی عمماً از تداخل تخصص ها بین قسمتهای مختلف رنج میبرد، ودر کنار این مشکلات بسیاری از واحدها جزنام، هیچ تخصصی در حوزه کاری ندارند، وغالباً از روشی سنتی که خالی از هر گونه موفقیت آفرینی وپیشرفت تبعیت می نمایند.
وبا اینکه مدیران وکارکنان دولتی اوقاف دارای سابقه طولانی وپستهای بالایی، خصوصا در ادرات مرکزی هستند، ولی نشانه ای از کفایت ولیاقت وخدمات ارزنده به موقوفات را نشان نمی دهد، زیرا معمولاً ارتقای سطوح مدیریتی واداری کارکنان به جاب اینکه بر اساس پاداش عملکردها وموفقیتها باشد- همانگونه که در بخش خصوصی به عمل می آید- وابسته به سابقه وامتیازات درجه بندی اداری می باشد.
9-3 تنوع از نظر تولیت اداره وقف
موقوفاتی یافت میشود که از طریق خود واقف یا مالک اداره می شود. ویا یکی از فرزندان خود را بعد از فوت تعیین میکند، وموقوفاتی دیگر پیدا میشود که توسط یک نفر به عنوان متولی برای موقوف علیهم اداره میشود که گاهی واقف نام او را در وقفنامه ذکر کرده مانند امام جماعت مسجد به عنوان متولی.با مرور زمان اوقافی پیدا شد که اسناد ومدارک آنها مفقود شده بود لذا نحوه مدیریتی که واقف برای آن انتخاب کرده است ناشناخته میباشد، به همین خاطر از طریق دستگاه قضائی شخصی بنام (قیّم یا متولی) تعیین میشود.
قابل توجه است که تاریخ بلند وقف اسلامی با «اداره مشترک وگروهی» برای وقف آشنا نبوده است، مدیریتی که توسط هیئت مدیره یا جمعی از مشاوران انجام می شد. البته یک نوع مدیریتی داشتیم که یک فرد به عنوان متولی ومدیر ولی زیر نظر بازرسی ونظارت شخص دیگری قرار گرفته باشد که در اغلب قاضی بوده یا شخص مستقل که واقف او را تعیین کرده باشد.شاید علت آن است که هیچ نمونه ای در تاریخ اسلامی برای مدیریت های عمومی ودولتی وحتی تجاری فقط مدیریت فردی شناخته شده بود وچیزی به نام«شخیت حقوقی» که امروزه نهادینه شده، در ججامعه اسلامی نبود.به هر حال چند مدیریتی دراداره اوقاف میتواند از آسیبهای وقف در کشورمان باشد.
10-3 مشکل سیاست زدگی مدیر عالی وقف
این مشکل دارای ابعاد چندی است، ازجمله آن ریاست سازمان اوقاف درکشورمان با داشتن وظیفه منصب سیاسی خود وزیر مجموعه وزارت متبوع وانتخاب وی ازسوی دیگر به عنوان ریاست سازمان اوقاف وادغام این دو مورد باعث میشود که ایشان ملزم به تطبیق سیاستهای حکومت در وزارت خانه متبوع خود نیز گردد که این امر باعث سیاست زدگی ریاست سازمان اوقاف کشور شده وانجام وظایف محوله به کندی انجام می گیرد که این خود یکی ازآسیبا ها ومشکلات درامر وقف می باشد.
پیشنهادات
درجهت رشد واعتلای سنت حسنه وقف در کشورمان ایران اسلامی بعد از تحلیل وبیان آسیب های فرا روی وقف مواردی را هر چند کوتاه به صورت مختصر پیشنهاد میگردد.
1- ضرورت یکسان سازی احکام وقف
2- هدایت وقف در خدمت توسعه اقتصادی واجتماعی
3- تقویت حمایت قانونی وحقوقی از اموال وقف
4- اعطای برخی مزایای مالی به اوقاف
5- ضرورت بازنگری ونوسازی عناصر ساختاری وقف
6- نظارت وحسابرسی بر اموال وقفی واوقاف
7- مبدل شدن سازمان اوقاف به وزارت اوقاف از نظرستادی واداری
8- تبدیل شیوه مدیریت سنتیاوقاف به شیوه مدیریت نوین اوقاف
9- ضرورت دگرگونی در رویکردهای واقفین ( تغییرانگیزش)
10- متولی ومسوول قرار دادن ادارات افراد با تجربه وخبره در امورات وقف در ادارات اوقاف.
نتیجه
با پیشرفتی که نهاد وقف در گذشته های کشورمان خصوصاً در چند دهه اخیر داشته، ولی موقوفات جدید خصوصاً در زمینه وقف های مردمی رشد چشم گیری نداشته، مگر بعد از افزایش درآمدهای حاصل ازآنها، که باعث شد دولت نسبت به ایجاد ادارات وقفی اقدام نمایند.
دراین بررسی به بعضی از چالشها وکاستی هایی که مدیریت اوقاف با آنها درگیر می باشد اشاره شده، از جمله تعیین حق تولیت عام واجرایی، مرجعیت ومسئولیت شرعی اوقاف، تعیین ساختارهای اداری وسازمانی، نحوه درست توزیع عواید وقف، شفاف سازی بیشتر وافزایش نظارت مالی، تحقیق وتفحص وآمارگیری از اوقاف ورابطه وقف با موسسات جامعه مدنی، می باشد.
بررسی ها نشان میدهد که ادارات وشوراهای اوقافی در زمینه ساختاری واداری،مناسب حال خود با هم متفاوت بوده ودارای الگوهای متعدد است، اگرچه بیشتر آنها به اهمیت وقف پی برده وسعی در بیشتر نمودن کارآمدی فعالیت های خود نموده همچنانکه مشاهده شده که بعضی از موسسات وقفی در ساختار اداری وتشکیلاتی خود تجدید نظر کرده، مانند تشکیل «هیئت امنا» در امارات وکویت که در این راستا نیز ساختاری مشابه در کشور سعودی در حال انجام است.
از نظر ساختاری وحقوقی اکثر قوانین وقف قابل اجرا توسط ادارات اوقاف در بردارنده وجود«شخصیت حقوقی» برای وقف است، همانطوری که نمیتوان از نقش محیط اجتماعی، انسانی، قانونی ونظام حکومت سیاسی در ساختار نهاد وقف غافل شد وهمینطور نیز از نقش اقتصادی ونوع ثروت ها وساختارهای اداری اوقاف نباید غافل بود.
گرچه دخالت دولت در اوقاف را مورد نقد قرار دادیم، ولی آن به معنای عدم نیاز اوقاف به دولت در چارچوبی مناسب نخواهد بود، وآن به این خاطر است که نهاد وقف همانند موسسات اقتصادی دیگر در معرض سوءاستفاده مالی واداری بوده، که نظارت وجهت یابی به نظم واداره درست آن، نیازمند تلاش مستمر متولیان دولتی می باشد.
چونکه اندیشه اصلاح وقف در چارچوب توسعه سلطه دولت بر اوقاف نتوانسته هدف های مورد نظر را محقق نماید، زیرا که دست آوردهای وقفی، ازدیاد تعداد موقوفات یا افزایش عواید بدست آمده ویا افزایش نقش وقف در توسعه اجتماعی، به صورت مطلوب بهبود نیافته.
از امور مهم در کمک به تجارب اصلاحی وقف در کشورهای حوزه ی خلیج فارس تعیین نقش اصلی وروشن نهاد وقف در زمینه توسعه اجتماعی است، ودر پایان نتیجه همکاری نهاد وقف با مؤسسات اجتماعی دیگر، تعیین کننده نقش وقف در عصر حاضر، حجم آن ونقاط افتراق یا اجتماع آن با دیگر است، وهمینطور تعیین ساختار داخلی آن، ونظام اساسی هر موقوفه، وبیان رابطه آن با دولت ویا بخش های مردمی، وشاید علت توجه به این نکته این است که بدون توجه به واقعیتهای وقف درسایه پیشرفتهای جدید، شناخت نقش حقیقی وموسسات تابعه آن در توسعه اجتماعی برای متولیان امر وسیاست گذران از مشلکترین امور خواهد بود.
منابع و ماخذ
1- قرآن مجید
2- آریانپورکاشانی ، عباس ، فرهنگ کامل انگلیسی سفارشی ، تهران ، امیر کبیر1370
3- ابوبکرممد بن احمد السرخسی المبسوط ، مطبعه السعاده (بی تا)
4- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ، قم مطبوعاتی اسماعلیان.(بی تا)
5- احمد عبدالجباراشعبی ، الوقف ، قاهره مصر 1990
6- ابوزهره ، مشروع تنظیم الوقف
7- احمد قاسم ، الوقف فی تونس ، درامات العربیه ، 1995
8- الاوقاف والسیاسه فی مصر
9- الحجیلی ،الاوقاف النبویه وقفیات .
10- الحوانی حین بن ثقبه ، تحف العقول ،تهران ، اسلامیه ( بی تا)
11- الرزقا ، مصطفی احمد ، المدخل الفقهی العام ، بیروت ، دمشق
12- جعفریان ،رسول ، تاریخ سیاسی اسلام ، تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ ارشاد واسلامی چاپ اول 1371
13- خسروپناه دزفولی ، عبدالحسین ، سیب شناسی جامعه دینی ، پژوهشگاه فرهنگ ومعارف 131384
14- سیوطی جلال الدین ، الاشباه والنظایر فی قواعد وفروع فقه شافعیه .
15- سیوطی ،جلال الدین ، تاریخ الخلفاء ،لبنان (بیروت) ،دارالفکر(بی تا)
16- شهاب الدین احمد بن علی ، تحفه المحتاج بشرح المنهاج
17- صادق عباسی ، ساختاروقف دراسلام ، بنیاد پژوهش وتوسعه فرهنگ وقف چاپ اول 1386 تهران
18- عمید زنجانی انقلاب اسلامی در ریشه های آن ، تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی چاپ اول دوم 1398
19- عبدالرحمن بن محمد بن سعد،الاوقاف النبویه – وقضیات – دارالفکر دمشق سوریه 2000
20- غانم ، معالم التکوین الاداری الوقف
21- غزالی ، محمد المستصفی ، بیروت ( لبنان) ،دارالکتب العلمیه.
22- فرهنگ عربی – فارسی لارروس ترجمه سید حمید طبیبان ، انتشارات امیرکبی تهران 1376
23- قانون مدنی ، معاونت حقوقی وامورمجلس ریاست جمهوری ، چاپ ششم 1384
24- کدی ، نیکی ، ریشه های انقلاب ایران ، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی ، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ سوم ، 1381
25- محمد ابراهیم جناتی ، فقه الوقف ، علی جنوء المذهب الاسلامیه مجله اوقاف کویت 2000
26- محمد بن عبدالعزیز بنعبد اسد، الوقف فی الفکر اسلامی ، وزارت اوقاف مغرب 1996 .
27- مطهری ، مرتضی ، انسان وسرنوشت قم ، صدرا (بی تا)
28- مطهری ، مرتضی ،نظری به نظام اقتصادی اسلام ، تهران ، صدرا 1378
29- میزگرد سکولاریسم – نامه فرهنگ شماره 21 ، بهار1375
30- میثاق ، فصلنامه پژوهشی اقوام ومذاهب ، شماره 13 موسسه موزشی ، پژوهشی وفرهنگی یاران امین ، قم 389
31- همیلتون ، جامعه شناسی دین ، ترجمه محسن ثلاثی ، موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان .
32- الفقه الاسلامیه وادلته ، وحب الزحیلی دارالفکر دمشق – سوریه 2001