يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ والْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّـهَ بِهِ عَلِيمٌ

از تو سؤال می‌کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: «هر خیر و نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق می‌کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد. و هر کار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است. (لازم نیست تظاهر کنید، او می‌داند).

* * * * * * * *

تفسیر نمونه

شان نزول:

«عمرو بن جموح» پيرمردى بزرگ و ثروتمند بود به پيامبر عرض كرد: از چه چيز صدقه بدهم و به چه كسانى؟

آيه فوق نازل شد و به او پاسخ گفت [۱]

تفسير:

از چه چيز بايد انفاق كرد؟

در قرآن مجيد آيات فراوانى – مخصوصا در سوره بقره – درباره انفاق و بخشش در راه خدا آمده است و براى اين كار پاداش‌ها و فضيلت‌هاى بزرگى ذكر شده همين امر سبب مى‌شد كه درباره جزئيات اين كار از پيامبر سؤال كنند و بدانند از چه چيزهايى و در مورد چه كسانى انفاق كنند؟

لذا در آيه مورد بحث مى‌فرمايد: «از تو سؤال مى‌كنند چه چيز را انفاق كنند» (يَسْئَلُونَكَ ماذا يُنْفِقُونَ.)

سپس مى‌افزايد «بگو هر خير و نيكى (و هر گونه سرمايه سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مى‌كنيد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و واماندگان در راه بايد باشد» (قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ).

مسلما ذكر اين پنج طايفه به عنوان بيان مصداق‌هاى روشن است و گر نه منحصر به آنها نمى‌باشد بنابراين پاسخ آنها در حقيقت اين است كه هم اشيايى كه از آن انفاق مى‌كنند دايره وسيعى دارد و هم كسانى كه به آنها انفاق مى‌شود.

در مورد اول با ذكر كلمه «خير» كه هر نوع كار و مال و سرمايه مفيدى را شامل مى‌شود پاسخ كامل و جامعى به سؤال آنها داده شده و حتى امور معنوى همچون علم را نيز در بر مى‌گيرد، هر چند مصداق مهم آن در مورد انفاق، اموال است.

و در مورد دوم در عين گسترده بودن مورد انفاق اولويت‌ها نيز بيان شده است مسلماً پدر و مادر و سپس نزديكان نيازمند در اين مساله اولويت دارند و بعد از آنها يتيمان و سپس نيازمندان و حتى كسانى را كه ذاتا فقير نيستند ولى بر اثر حادثه‌اى مثل تمام شدن مخارج در سفر نيازمند شده‌اند شامل مى‌شود.

در پايان آيه مى‌فرمايد: «و هر كار خيرى انجام مى‌دهيد خداوند از آن آگاه است» (وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ.)

لزومى ندارد تظاهر كنيد، و مردم را از كار خويش آگاه سازيد، چه بهتر كه براى اخلاص بيشتر انفاق‌هاى خود را، پنهان سازيد، زيرا كسى كه پاداش مى‌دهد از همه چيز با خبر است، و كسى كه جزا به دست اوست حساب همه نزد اوست.

جمله «وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ» معنى وسيعى دارد كه تمام اعمال خير را شامل مى‌شود نه تنها انفاق در راه خدا كه هر كار نيكى را خداوند مى‌داند، مى‌بيند و پاداش خير مى‌دهد.

نكته: هماهنگى سؤال و جواب در آيه

بعضى تصور كرده‌اند كه سؤال كنندگان در اين آيه، از اشيايى كه انفاق بايد كرد، پرسش كرده‌اند، ولى جواب از مصارف و كسانى كه مورد انفاق قرار مى‌گيرند داده شده، و اين به خاطر اين است كه شناخت مورد، مهمتر بوده است. ولى اين يك اشتباه است زيرا قرآن هم پاسخ از سؤال آنها داده و هم موارد انفاق را روشن ساخته است و اين از فنون فصاحت است كه هم پاسخ سؤال داده شود و هم به مساله مهم ديگرى كه مورد نياز بوده اشاره شود.

به هر حال جمله «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ» (آنچه از نيكی‌ها انفاق مى‌كنيد) مى‌گويد:

انفاق از هر موضوع خوبى مى‌تواند باشد، و تمام نيكی‌ها را شامل مى‌شود، خواه از اموال باشد يا خدمات، از موضوعات مادى باشد يا معنوى.

در ضمن تعبير «خير» آن هم به صورت مطلق، نشان مى‌دهد كه مال و ثروت ذاتا چيز بدى نيست، بلكه يكى از بهترين وسايل خير است، مشروط به اينكه به نيكى از آن بهره گيرى شود.

و نيز تعبير به «خير» ممكن است به اين نكته هم اشاره داشته باشد كه انفاق‌ها بايد از هر گونه منت و آزار و كارهايى كه حيثيت اشخاص مورد انفاق را مخدوش مى‌كند، بركنار باشد به طورى كه بتوان به عنوان «خير» مطلق از آن ياد كرد.

پی‌نوشت:

۱- مجمع البيان، جلد ۱ و ۲ صفحه ۳۰۹ و روح المعانى، جلد ۲ صفحه ۹۱ و تفسير كبير، جلد ۶ صفحه ۲۳

* * * * * * * *

تفسیر نور

نكته‌ها:

در اين آيه دو بار كلمه «خَيْرٍ» بكار رفته است: يكى انفاق خير «أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ» و ديگرى كار خير «تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ» تا بگويد افراد بى‌پول نيز مى‌توانند با عمل و كار خود، به خير برسند.

در حديث مى‌خوانيم: «لاصدقة و ذو رحم محتاج؛ در صورت نيازمندى بستگان، نوبت صدقه به ديگران نمى‌رسد.» [۱]

در انفاق، رعايت اهمّ و مهمّ، اطلاع كامل و موازين عاطفى مورد نظر است.

انفاق پنج گونه است: [۲]

۱- انفاق واجب. مانند زكات، خمس، كفّارات، فديه و نفقه زندگى كه بر عهده مرد است.

۲- انفاق مستحبّ. مانند كمك به مستمندان، يتيمان و هديه به دوستان.

۳- انفاق حرام. مانند انفاق با مال غصبى يا در راه گناه.

۴- انفاق مكروه. مانند انفاق به ديگران با وجود مستحقّ در خويشاوندان.

۵- انفاق مباح. مانند انفاق به ديگران براى توسعه زندگى. زيرا انفاق براى رفع فقر، واجب يا مستحبّ است.

پيام‌ها:

۱- نوع انفاق و مورد و راه آن را بايد از مكتب وحى آموخت. «يَسْئَلُونَكَ» امام سجاد عليه‌السلام در دعاى مكارم‌الاخلاق از خداوند مى‌خواهد كه او را در انفاق كردن هدايت كند. «و أصب بى سبيل الهداية للبر فيما انفق منه»

۲- سؤال مردم، زمينه‌ى نزول پاسخ از طرف خداوند است. «يَسْئَلُونَكَ» «قُلْ»

۳- انفاق، شامل كارهاى كوچك و بزرگ مى‌شود. «مِنْ خَيْرٍ»

۴- مال و دارايى دنيا، در دست افراد با ايمان، مايه‌ى خير است. «مِنْ خَيْرٍ»

۵- انفاق بايد از چيزهاى خوب و مرغوب باشد. «مِنْ خَيْرٍ»

۶- انفاق، تنها در امور مالى نيست، هر نفع و بهره‌اى را در برمى‌گزيند گيرد. «مِنْ خَيْرٍ»

۷- بهترين مورد انفاق، والدين و بستگان هستند. «فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ»

۸- انفاق به خويشان، مايه‌ى استحكام پيوندهاى خانوادگى، و انفاق به ديگران، سبب جبران كمبودهاى مالى و عاطفى نيازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتى است. «فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ»

۹- حكيم كسى است كه در پاسخ، به چيزى اشاره كند كه سؤال كننده از آن غافل است. در آيه از جنس انفاق سؤال شد، خداوند مورد را معيّن نمود. «ماذا يُنْفِقُونَ» «فَلِلْوالِدَيْنِ»

۱۰- اسلام، به طبقه‌ى محروم توجّه خاصّى دارد. «وَ ابْنِ السَّبِيلِ»

۱۱- عمل صالح، هرگز ضايع نمى‌شود. خواه آشكار صورت گيرد يا مخفيانه، كم باشد يا زياد. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»

۱۲- ايمان به آگاهى خداوند از عمل ما، بهترين تشويق است. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»

پی‌نوشت:

۱- بحار، ج ۷۷، ص ۵۹

۲- تفسير مواهب الرّحمن، ج ۳، ص ۲۶۴