وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللَّـهَ يَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ
و هر چیز را که انفاق میکنید، یا (اموالی را که) نذر کردهاید (در راه خدا انفاق کنید)، خداوند آنها را میداند. و ستمگران یاوری ندارند.
* * * * * * * *
تفسیر نمونه
به دنبال آيات گذشته این سوره كه درباره انفاق و بخشش در راه خدا و انتخاب اموال خوب براى اين كار، توأم با اخلاق و اخلاص بحث مىكرد در اين آيه، سخن از چگونگى انفاقها و علم خداوند نسبت به آن است.
در آيه نخست مىفرمايد: «آنچه را كه انفاق مىكنيد يا نذرهايى كه (در اين زمينه كردهايد) خداوند همه آنها را مىداند» (وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ).
كم باشد يا زياد، خوب باشد يا بد، از طريق حلال تهيه شده باشد يا حرام، با اخلاص همراه باشد يا توأم با ريا، همراه با منت و آزار باشد يا بدون آن، از اموالى باشد كه خداوند دستور انفاق آن را داده است يا به وسيله نذر بر خود واجب كرده باشيد، هر گونه باشد، خدا از تمام جزئيات آن آگاه است و جزاى آن را از خوب و بد به تناسب آن خواهد داد.
و در پايان آيه مىفرمايد: «و ظالمان ياورى ندارند» (وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ).
«ظالمان» در اينجا اشاره به ثروتاندوزان بخيل و انفاق كنندگان رياكار، و منتگذاران و مردمآزاران است، كه خداوند آنها را يارى نمىكند و انفاقشان نيز در دنيا و آخرت ياورشان نخواهد بود.
يا كسانى كه به خاطر ترك انفاق به محرومان و تهيدستان هم به آنها ظلم كردند و هم به جامعه و هم به خويشتن.
يا كسانى كه انفاقها را در محل شايسته خود به كار نگرفتند زيرا ظلم به معنى وسيع كلمه، به معنى هر گونه كارى است كه در غير مورد خود انجام گيرد، و از آنجا كه منافاتى در ميان اين معانى سهگانه نيست ممكن است هر سه در مفهوم آيه جمع باشد.
آرى آنها نه در دنيا يار و ياورى دارند و نه در قيامت شفاعت كنندهاى و اين خاصيت ظلم و ستم، در هر چهره و به هر شكل است.
ضمناً از اين آيه استفاده مىشود كه نذر مشروعيت دارد و بايد به آن عمل كرد. و اين از امورى بوده كه قبل از اسلام وجود داشته، و اسلام بر آن صحه گذاشته است.
نكته:
ترديدى نيست كه انفاق علنى و آشكار در راه خدا و اختفاى آن هر كدام اثر مفيدى دارد، زيرا هنگامى كه انسان به طور آشكار و علنى مال خود را در راه خدا انفاق مىكند اگر انفاق واجب باشد گذشته از اين كه مردم تشويق به اينگونه كارهاى نيك مىشوند، رفع اين تهمت نيز از انسان مىگردد كه به وظيفه واجب خود عمل نكرده است.
و اگر انفاق مستحبّ باشد، در حقيقت يك نحوه تبليغ عملى است كه مردم را به كارهاى خير و حمايت از محرومان و انجام كارهاى نيك اجتماعى و عام المنفعه تشويق مىكند.
و چنانچه انفاق به طور مخفى، و دور از انظار مردم انجام شود، به طور قطع ريا و خودنمايى در آن كمتر است، و خلوص بيشترى در آن خواهد بود، مخصوصا در باره كمك به محرومان، آبروى آنها بهتر حفظ مىشود، و لذا آيه فوق مىگويد:
«هر يك از دو كار در مورد خود خوب و شايسته است».
بعضى از مفسران گفتهاند اين دستور تنها در باره انفاقهاى مستحبى است و انفاقهاى واجب از قبيل زكات و مانند آن بهتر است هميشه آشكار و علنى باشد.
ولى مسلم است كه هيچ يك از اين دو دستور (اظهار و اخفاى انفاق) جنبه عمومى و همگانى ندارد بلكه موارد مختلف است در پارهاى از موارد كه اثر تشويقى آن بيشتر است و لطمهاى به اخلاص نمىزند، بهتر است اظهار گردد، و در مواردى كه افراد آبرومندى هستند كه حفظ آبروى آنها ايجاب مىكند انفاق به صورت مخفى انجام گيرد و بيم رياكارى و عدم اخلاص مىرود مخفى ساختن آن بهتر خواهد بود.
در بعضى احاديث تصريح شده كه انفاقهاى واجب بهتر است اظهار گردد، و اما انفاقهاى مستحبّ بهتر است مخفيانه انجام گيرد.
از امام صادق علیهالسلام نقل شده كه فرمود: «زكات واجب را به طور آشكار از مال جدا كنيد و به طور آشكار انفاق نمائيد اما انفاقهاى مستحبّ اگر مخفى باشد بهتر است» [۱]
اين احاديث با آنچه در بالا گفتيم منافات ندارد، زيرا انجام وظائف واجب كمتر آميخته به ريا مىشود، چون وظيفهاى است كه در محيط اسلامى هر كس ناچار است آن را انجام دهد و همچون يك ماليات قطعى است كه بايد همه بپردازند، بنابراين اظهار آن بهتر است و اما انفاقهاى مستحبى چون جنبه الزامى ندارد ممكن است اظهار آن به خلوص نيت بزند لذا اختفاى آن شايستهتر مىباشد.
پینوشت:
۱- الزكاة المفروضة تخرج علانية و تدفع علانية و غير الزكاة ان دفعته سرا فهو افضل- تفسير مجمع البيان جلد ۱ و ۲ صفحه ۳۸۴، نقل از على بن ابراهيم جلد ۱ صفحه ۹۳
* * * * * * * *
تفسیر نور
پيامها:
۱- حال كه خداوند از انفاق ما با خبر است، پس بهترين مال را با والاترين اهداف خرج كنيم. «ما أَنْفَقْتُمْ» «فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ»
۲- انفاق، مخصوص ثروتمندان و اموال زياد نيست، مال كم را نيز انفاق كنيد. «مِنْ نَفَقَةٍ» گاهى يك برگ زرد پائيزى، كشتى چندين مورچه در حوض مىشود.
۳- ايمان به اينكه خداوند مىداند، بهترين دلگرمى براى انفاق و عمل به تعهّدات و نذرهاست. «فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ»
۴- تشويق و هشدار، در كنار هم عامل رشد است. جمله «فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ» عامل تشويق، و جمله «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ» هشدار است.
۵- وفاى به نذر، واجب و ترك آن ظلم است. «نَذَرْتُمْ» «ما لِلظَّالِمِينَ»
۶- ظلم به خود، راه توبه و كفّاره دارد، ولى در ظلمى كه به محرومان به خاطر ترك انفاق مىشود، ظالم هيچ ياورى ندارد. «وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ»
۷- شفاعت، شامل حال افراد بخيل نمىشود. [۱] «وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ»
۸- اگر انگيزه بخل، استمداد و يارى خواستن از مال و مردم باشد، بدانيد هرگاه قهر خداوند بيايد، نه مال و نه مردم كارآيى ندارند. «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ»
۹- جرم، با جريمه بايد متناسب باشد. كسى كه در دنيا با انفاق، يار ديگران نيست، در آخرت هم ديگران ياور او نخواهند بود. «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ»
پینوشت:
۱- هم چنان كه در سوره مدثّر آيه ۴۸ آمده است: «وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ» «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ» شفاعت شفيعان، آنان را (كسانى كه انفاق نمىكنند) سود نمىرساند.